جالینوس عرب لقب کیست؟ (هرآنچه که از معرّبِ گالینوسِ یونانی نمیدانید)
جالینوس عرب لقب کیست؟ بیوگرافی معرّبِ گالینوس ایرانی
آیا میدانید جالینوس عرب لقب کیست؟ جالینوس پرگاموم (حدود 129 – حدود 216) یکی از نویسندگان اصلی دوره امپراتوری و تأثیرگذارترین نویسنده و پزشک در جهان بود.
معرّبِ گالینوسِ یونانی، آخرین کسی که آثار پزشکی را در یونان باستان نوشت و بهعنوان کالبدشناس و عالِم وظایفالاعضاء، پزشک، جراح، داروشناس و در برخی موارد فیلسوف به شهرت رسید.
ترجمههای آثار او که به عربی انجام شد تأثیر زیادی بر تمدن مدیترانه گذاشت. این ترجمهها به لاتین نیز برگردانده شدند و حداقل تا قرن شانزدهم تأثیر زیادی بر جهان لاتین داشتند.
بیوگرافی جالینوس
لینوس متولد ۱۲۹ ق. پرگاموم، میزیا، آناتولی برگاما، ترکیه کنونی. او حدوداً در سال ۲۱۶ درگذشت. پزشک، نویسنده و فیلسوف یونانی بود که تأثیر غالبی بر نظریه و عمل پزشکی در اروپا از قرونوسطی تا اواسط قرن هفدهم داشت.
زندگی و آموزش جالینوس
جالینوس، پسر یک معمار ثروتمند، بهعنوان یک فیلسوف و مرد ادبی تحصیل کرد. زادگاه او، پرگاموم، محل زیارتگاه باشکوه خدای شفابخش، اسکلپیوس بود.
هنگامی که جالینوس ۱۶ساله بود، حرفه خود را به پزشکی تغییر داد که در پرگاموم، در اسمیرنا ازمیر امروزی و سرانجام در اسکندریه مصر که بزرگترین مرکز پزشکی جهان باستان بود، تحصیل کرد.
پس از بیش از یک دهه مطالعه، در سال 157 میلادی به پرگاموم بازگشت و در آنجا بهعنوان پزشک ارشد گروه گلادیاتورها که توسط کاهن اعظم آسیا نگهداری می شد، خدمت کرد.
بازگشت جالینوس به رم
در سال 162 جالینوس جاه طلب به رم نقل مکان کرد. در آنجا او به دلیل تظاهرات عمومی، موفقیتهایش در برابر بیماران، یادگیری عظیم و مهارتهای سخنوری که در مناظرههای عمومی از خود نشان میداد، به سرعت وارد حرفه پزشکی شد.
پیشینه ثروتمند جالینوس، ارتباطات اجتماعی و دوستی با معلم قدیمی فلسفه اشاودموس شهرت او را بهعنوان یک فیلسوف و پزشک بیشتر کرد.
جالینوس به طور ناگهانی به اقامت خود در پایتخت در سال 166 پایان داد. اگرچه او ادعا کرد که حسادت غیرقابل تحمل همکارانش باعث بازگشت او به پرگاموم شده است. ولی احتمالاً یک طاعون قریب الوقوع در رم دلیل قانع کننده تری برای این تصمیم بود.
پس از مرگ ناگهانی وروس در سال 169، جالینوس به رم بازگشت و در آنجا به مارکوس اورلیوس و امپراتورهای بعدی کومودوس و سپتیمیوس سوروس بهعنوان پزشک خدمت کرد. آخرین آثار جالینوس پس از سال 207 نوشته شده است.
مطالعات تشریحی و پزشکی جالینوس
جالینوس در نظر گرفت آناتومی بهعنوان پایه و اساس دانش پزشکی است. او اغلب کالبدشکافی و آزمایش بر روی حیوانات مانند میمون (میمون بربری یا آفریقایی)، خوک، گوسفند و بز داشت.
علاقه جالینوس به تشریح، مهارتهای او را افزایش داد. ناگفته نماند که او ناظر دقیقی بود. او هفت جفت اعصاب جمجمهای را تشخیص داد، دریچههای قلب را توصیف کرد و تفاوتهای ساختاری بین شریانها و سیاهرگها را مشاهده کرد.
یکی از مهمترین نظرات او این بود که شریانها خون را حمل میکنند، نه هوا را. آزمایشهای vivisection مانند بستن مکرر عصب حنجره برای نشان دادن اینکه مغز صدا را کنترل میکند.
انجام یک سری برشهای نخاع برای ایجاد عملکرد اعصاب نخاعی و بستن حالبها برای نشان دادن عملکرد کلیه و مثانه از دیگر تحقیقات او بود.
بااینحال، جالینوس بهطورجدی در مورد تشریح اجساد انسان با مشکل مواجه شد و استنباطهایی که او در مورد آناتومی انسان بر اساس کالبدشکافی خود از حیوانات انجام داد، اغلب او را به خطا میبرد. برای مثال، آناتومی رحم او عمدتاً مربوط به سگ است.
ایدهپردازی از فیلسوفان
فیزیولوژی جالینوس آمیزهای از ایدههای برگرفته از فیلسوفانی مانند افلاطون، ارسطو و همچنین بقراط پزشک بود که جالینوس او را سرچشمه همه آموزشهای پزشکی میشمرد.
جالینوس بدن را متشکل از سه سیستم متصل میدانست: مغز و اعصاب که مسئول احساس و فکر هستند، قلب و عروق مسئول انرژی حیاتبخش و کبد و وریدها مسئول تغذیه و رشد هستند.
به گفته جالینوس، خون در کبد تشکیل میشود و سپس توسط وریدها به تمام قسمتهای بدن منتقل میشود و در آنجا بهعنوان غذا مصرف میشود یا به گوشت و سایر مواد تبدیل خواهد شد.
مقدار کمی خون از طریق ریهها بین شریان ریوی و سیاهرگهای ریوی نفوذ میکند و در نتیجه با هوا مخلوط میشود و سپس از سمت راست به بطن چپ قلب از طریق منافذ کوچک در دیواره جداکننده دو حفره نفوذ میکند.
بخش کوچکی از این خون در شبکهای از اعصاب در قاعده جمجمه در واقع فقط در حشرات صحرایی یافت میشود و در مغز برای ساختن مسائل روانی تصفیه میشود.
پنوما، ماده ظریفی که وسیله احساس است. نظریه فیزیولوژیکی جالینوس بسیار اغواکننده بود و تعداد کمی از آنها مهارتهای لازم برای به چالش کشیدن آن را در قرنهای بعدی داشتند.
4 مایع اصلی
جالینوس با تکیه بر مفاهیم اولیه بقراط، معتقد بود که سلامت انسان مستلزم تعادل بین چهار مایع اصلی بدن است. خون، صفرای زرد، صفرای سیاه و بلغم.
هر یک از آنها از چهارعنصر ساخته شده است و دو ویژگی از چهار ویژگی اصلی را نشان میدهد: گرم، سرد، مرطوب و خشک. بر خلاف بقراط، جالینوس استدلال کرد که عدم تعادل هومورال را میتوان در اندامهای خاص و همچنین در کل بدن قرار داد.
این تئوری به پزشکان اجازه داد تا تشخیصهای دقیقتری داشته باشند و داروهای خاصی را برای بازگرداندن تعادل بدن تجویز کنند. بهعنوان ادامه مفاهیم اولیه بقراط، فیزیولوژی جالینوسی تأثیر قدرتمندی در پزشکی برای 1400 سال آینده شد.
آثار جالینوس
جالینوس هم یک نابغه جهانی و هم نویسندهای پرکار بود. حدود 300 عنوان اثر از او شناخته شده است که حدوداً 150 عنوان به طور کامل یا جزئی باقیمانده است.
او همیشه کنجکاو بود، حتی در مسائل دور از پزشکی، مانند زبانشناسی و منطق مطالعات زیادی داشت و در زمینه روشهای علمی مسائل زیادی را نوشت.
جالینوس همچنین یک مجادله گر ماهر اصلاحناپذیر از نبوغ خود بود و این ویژگیها، همراه با گستره عظیم نوشتههای او، به توضیح شهرت و تأثیر بعدی او کمک میکند.
نفوذ جالینوس بعد از خودش
نوشتههای جالینوس در طول زندگیاش اثر زیادی بر همه داشت و نسخههایی از برخی آثار او باقیمانده است که در یک نسل پس از مرگ او نوشته شدهاند.
در سال 500 م، آثار او در اسکندریه تدریس و خلاصه میشد و نظریههای او نظریات دیگران را در کتابهای راهنمای پزشکی جهان بیزانس حذف میکرد.
جمعآوری و ترجمه نسخ خطی یونانی توسط اعراب روشنفکر در قرن نهم و در حدود سال 850 آغاز شد. حنین بن اسحاق، پزشک عرب دربار بغداد، فهرستی مشروح از 129 اثر جالینوس تهیه کرد که او و پیروانش از یونانی به عربی یا سریانی ترجمه کرده بودند. بنابراین، پزشکی آموخته شده در جهان عرب به شدت مبتنی بر تفسیر، توضیح و درک جالینوس شد.
تأثیر جالینوس در ابتدا در اروپای غربی تقریباً ناچیز بود، به جز دستورالعملهای دارو، اما از اواخر قرن یازدهم، ترجمههای حنین، تفسیرهای پزشکان عرب بر آنها و گاهی اوقات خود نوشتههای یونانی اصلی به لاتین ترجمه شد.
این نسخههای لاتین پایه و اساس آموزش پزشکی در دانشگاههای قرونوسطی جدید را تشکیل دادند. از حدود سال 1490، اومانیستهای ایتالیایی نیاز به تهیه نسخههای لاتین جدید جالینوس را مستقیماً از نسخههای خطی یونانی احساس کردند تا متون او را از پیشبرداشتها و سوء تفاهمهای قرون وسطایی رها کنند.
چاپ آثار جالینوس به زبان لاتین
آثار جالینوس برای اولینبار در سال 1525 به طور کامل به زبان یونانی چاپ شد و به سرعت به زبان لاتین نیز به چاپ رسید. این متون تصویری متفاوت از تصاویر قرونوسطی ارائه میکردند، تصویری که بر جالینوس بهعنوان یک پزشک، یک متخصص تشخیص و بالاتر از همه، یک آناتومیست تأکید میکرد.
پیروان جدید او بر تکنیکهای روشمند او برای شناسایی و درمان بیماری، قضاوت مستقل و تجربهگرایی محتاطانه او تأکید کردند.
دستورات جالینوس برای بررسی جسد مشتاقانه دنبال شد، زیرا پزشکان میخواستند آزمایشها و مشاهداتی را که او ثبت کرده بود تکرار کنند.
به طرز متناقضی، اقتدار جالینوس بهعنوان یک آناتومیست به سرنگونی منجر شد. در سال 1543، آندریاس وسالیوس، پزشک فلاندری نشان داد که آناتومی بدن جالینوس در برخی از جنبه های آن بیشتر حیوانی است تا انسان و مشخص شد که جالینوس و پیروان قرون وسطایی او اشتباهات زیادی مرتکب شدهاند.
در مقابل، تصور جالینوس از فیزیولوژی تا یک قرن بیشتر ادامه داشت، تا اینکه ویلیام هاروی، پزشک انگلیسی، گردش خون را بهدرستی توضیح داد. بااینحال، تجدید و سپس سرنگونی سنت جالینوسی در رنسانس یک عنصر مهم در ظهور علم مدرن بود.