جان اف کندی کیست؟ بیوگرافی رئیسجمهور آمریکا
جان اف کندی کیست؟ (دوران ازدواج + تحصیل + مرگ)

آیا تابهحال اسم جان اف کندی را شنیدهاید؟ میدانید جان اف کندی کیست؟ جان اف کندی قبل از اینکه در سال 1961 سی و پنجمین رئیسجمهور آمریکا شود، در مجلس نمایندگان و هم در سنای ایالات متحده خدمت میکرد.
کندی زمان حضور در کاخ سفید با تعدادی از بحرانهای خارجی بهویژه در کوبا و برلین مواجه شد، اما موفق شد چنین بحرانی را پشت سر نماید. در ادامه شما را با زندگی و کارهای سی و پنجمین رئیسجمهور آمریکا بیشتر آشنا مینماییم.
زندگی جان اف کندی
جان فیتزجرالد کندی در 29 می 1917 در بروکلین، ماساچوست به دنیا آمد. فیتزجرالدها و کندیها هر دو خانوادههای کاتولیک ایرلندی ثروتمند و برجسته در بوستون بودند.
پدربزرگ پدری جان، پی جی کندی، یک بانکدار و تاجر مشروب ثروتمند بود و پدربزرگ مادری او، جان فیتزجرالد، ملقب به هانی فیتز، یک سیاستمدار ماهر بود که بهعنوان نماینده کنگره و شهردار بوستون خدمت میکرد.
مادر کندی، رز الیزابت فیتزجرالد، اولین کارمند بوستون بود و پدرش، جوزف کندی، یک بانکدار موفق که پس از جنگ جهانی اول در بازار سهام ثروتمند شد. جو کندی بهعنوان رئیس هیئتمدیره به کار دولتی ادامه داد.
جان، با نام مستعار جک، دومین فرد مسن گروه از نه خواهر و برادر بود. بچههای کندی در تمام طول زندگیشان به هم نزدیک بودند و از هم حمایت میکردند.
جوزف و رز تا حد زیادی دنیای اجتماعی بوستون را که در آن به دنیا آمده بودند طرد کردند تا بهجای آن بر روی تحصیل فرزندان خود تمرکز کنند.
پدر خانواده انتظارات زیادی از فرزندانش داشت و به همین دلیل آتش رقابتی شدید و این باور که برنده شدن همه چیز است را در آنها القا کرد.
دوران تحصیل جان
کندی جوان با وجود سرزنشهای مداوم پدرش، دانشآموزی شیطون بود. او در یک مدرسه شبانهروزی پسران کاتولیک در کنتیکت به نام کانتربری تحصیل کرد.
جایی که در زبان انگلیسی و تاریخ – موضوعاتی که از آنها لذت میبرد عالی بود، اما تقریباً زبان لاتین را که هیچ علاقهای به آن نداشت، به زبان آورد.
او برای ادامه تحصیلاتش به یک مدرسه مقدماتی نخبه در کنتیکت رفت. پس از فارغالتحصیلی از Choate و گذراندن یک ترم در دانشگاه پرینستون، در سال 1936 به دانشگاه هاروارد منتقل شد.
در آنجا، او الگوی آکادمیک تثبیت شده خود را تکرار کرد. در آن زمان پدرش بهعنوان سفیر در بریتانیای کبیر منصوب شده بود و جان در یک سفر طولانی در سال 1939 تصمیم گرفت درباره اینکه چرا بریتانیا برای جنگ با آلمان در جنگ جهانی دوم اینقدر ناآماده بود تحقیق کند و پایان نامه ای بنویسد .
این مقاله با تحلیل دقیق شکستهای بریتانیا در مواجهه با چالش نازیها بهقدری مورد استقبال قرار گرفت که پس از فارغالتحصیلی کندی در سال 1940 به صورت کتابی با عنوان چرا انگلستان خوابید با بیش از 80000 نسخه منتشر شد.

ازدواج کندی
اندکی پس از انتخاب شدن در سنا، کندی با یک زن جوان زیبا به نام ژاکلین بوویر در یک مهمانی شام ملاقات و از او خواستگاری کرد. آنها در 12 سپتامبر 1953 ازدواج کردند.
این زوج ابتدا انتظار داشتند در سال 1956 پدر و مادر شوند، اما جکی دختری مرده به دنیا آورد که قصد داشتند نام او را آرابلا بگذارند.
جان و جکی بعد از آن صاحب دختری به نام، کارولین، در نوامبر 1957 و پسرشان جان جونیور در نوامبر 1960 شدند. در آگوست 1963، پسرشان پاتریک نارس به دنیا آمد و دو روز پس از تولدش درگذشت.
حضور در نیروی دریایی آمریکا
اندکی پس از فارغالتحصیلی از هاروارد، کندی به نیروی دریایی ایالات متحده پیوست. به فرماندهی یک قایق اژدر گشتی در جنوب اقیانوس آرام منصوب شد.
در 2 آگوست 1943، قایق او، PT-109 ، توسط یک کشتی جنگی ژاپنی مورد اصابت قرار گرفت و به دو قسمت تقسیم شد. دو ملوان جان باختند و کندی به شدت از ناحیه کمر آسیب دید.
با حمل یک ملوان مجروح دیگر با تسمه جلیقه نجات، بازماندگان را به جزیرهای نزدیک هدایت کرد و شش روز بعد آنها را نجات دادند.
این حادثه مدال نیروی دریایی و تفنگداران دریایی را برای رفتار بسیار قهرمانانه و قلب ارغوانی را برای جراحاتی که متحمل شد برای او به ارمغان آورد.
بااینحال، برادر بزرگ کندی، جو جونیور که او نیز به نیروی دریایی پیوسته بود، چندان خوششانس نبود. در آن زمان او که یک خلبان بود و در آگوست 1944 با منفجر شدن هواپیمایش جان خود را از دست داد.
نماینده و سناتور کنگره آمریکا
پس از یک سری اتفاقات و اخراج از نیروی دریایی، جان برای مدت کوتاهی بهعنوان خبرنگار برای روزنامه هرست کار کرد. سپس در سال 1946، در سن 29 سالگی، تصمیم گرفت از یک منطقه کارگری در بوستون برای مجلس نمایندگان ایالات متحده نامزد شود. صندلی ای که جیمز مایکل کرلی دموکرات آن را خالی کرد.
جوان دموکراتی که با موقعیت خود بهعنوان یک قهرمان جنگ، روابط خانوادگی و پول پدرش تقویت شده بود، در انتخابات پیروز شد.
بااینحال، کندی پس از شکوه و هیجان انتشار اولین کتاب خود و خدمت در جنگ جهانی دوم، کار خود را در کنگره بسیار کسلکننده دید.
کندی علیرغم خدمت در سه دوره، از سال 1946 تا 1952، از قوانین و رویههای خفهکنندهای که برای یک نماینده جوان و بیتجربه استفاده میشد، ناامید شد.
در سال 1952، به دنبال نفوذ بیشتر و یک پلت فرم بزرگتر، کندی، هنری کابوت لاج، رئیس جمهوری خواه فعلی را برای کرسی خود در سنای ایالات متحده به چالش کشید. کندی بار دیگر با حمایت منابع مالی گسترده پدرش، برادر کوچکترش رابرت را بهعنوان مدیر کمپین خود استخدام کرد.
در یک سال انتخاباتی که در آن جمهوریخواهان کنترل هر دو مجلس کنگره را به دست گرفته بودند، کندی با یک پیروزی به دست آورد. همین پیروزی به او نفوذ قابلتوجهی در حزب دموکرات داد.
کندی در طول کار خود در سنا همچنان از بیماریهای مکرر رنج میبرد. او درحالیکه پس از یک عمل جراحی بهبود مییافت، کتاب دیگری نوشت. در آن کتاب هشت سناتور را که مواضع شجاعانه اما نامطلوب اتخاذ کرده بودند، معرفی کرد.
Profiles in Courage برنده جایزه پولیتزر 1957 برای زندگینامه شد و کندی تنها رئیسجمهور آمریکا است که برنده جایزه پولیتزر شده است.

انتخاباتی ریاستجمهوری 1960
در سال 1956، کندی تقریباً بهعنوان نامزد دموکرات ریاستجمهوری آدلای استیونسون انتخاب شد، اما در نهایت برای استس کفاور از تنسی کنار گذاشته شد. چهار سال بعد، کندی تصمیم گرفت خودش برای ریاستجمهوری نامزد شود.
در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات در سال 1960، کندی با سازماندهی و منابع مالی برتر از حریف اصلی خود، هوبرت همفری، مانور داد.
او با انتخاب رهبر اکثریت سنا، لیندون بی. جانسون، بهعنوان معاون خود، در انتخابات عمومی با ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهور روبرو شد.
این انتخابات عمدتاً به مجموعهای از مناظرههای تلویزیونی ملی تبدیل شد. در آن کندی با ظاهری آرام، سالم و نیرومند بر خلاف رقیب کمرنگ و پرتنش خود، نیکسون، یک مناظرهکننده باتجربه و ماهر را مغلوب کرد.
در 8 نوامبر 1960، کندی نیکسون را با اختلاف کمی شکست داد و سی و پنجمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا شد. انتخاب کندی از چند جهت تاریخی بود.
در سن 43 سالگی، او دومین رئیسجمهور جوان آمریکایی تاریخ بود، پس از تئودور روزولت ، که در 42 سالگی این سمت را به دست گرفت. او همچنین اولین رئیسجمهور کاتولیک و اولین رئیسجمهور متولد قرن بیستم بود .
کندی با ایراد سخنرانی افتتاحیه افسانهای خود در 20 ژانویه 1961، به دنبال الهام بخشیدن به همه آمریکایی ها برای شهروندی فعال تر بود.
جان اف کندی در امور خارجه
در آن زمان بزرگترین دستاوردهای کندی در عرصه روابط خارجی حاصل شد. کندی با سرمایهگذاری بر روحیه فعالیتی که به شعلهور شدن آن کمک کرده بود، سپاه صلح را با فرمان اجرایی در سال 1961 ایجاد کرد.
تا پایان قرن، بیش از 170000 داوطلب سپاه صلح در 135 کشور خدمت می کردند. همچنین در سال 1961، کندی اتحاد برای پیشرفت را برای تقویت روابط اقتصادی بیشتر با آمریکای لاتین، به امید کاهش فقر و جلوگیری از گسترش کمونیسم در منطقه ایجاد کرد.
کندی همچنین ریاست یک سری از بحرانهای بینالمللی را بر عهده داشت. در 15 آوریل 1961، او به همراه گروهی متشکل از 1500 پناهجوی کوبایی که توسط سیا آموزش دیده بودند، اجازه انجام یک ماموریت مخفی را برای سرنگونی فیدل کاسترو، رهبر چپ کوبا صادر کرد. این ماموریت که بهعنوان تهاجم خلیج خوک ها شناخته میشود ، شکستی غیرقابل باور و باعث شرمساری شدید کندی شد.
در آگوست 1961، نیکیتا خروشچف برای جلوگیری از امواج عظیم مهاجرت از آلمان شرقی تحت تسلط شوروی به آلمان غربی متحد آمریکا از طریق شهر تقسیم شده برلین، دستور ساخت دیوار برلین را داد که به نماد اصلی جنگ سرد تبدیل شد.
بزرگترین بحران دولت کندی
بااینحال، بزرگترین بحران دولت کندی، بحران موشکی کوبا در اکتبر 1962 بود. کندی با کشف اینکه اتحاد جماهیر شوروی موشکهای هستهای بالستیک به کوبا ارسال کرده بود، جزیره را محاصره کرد و قول داد به هر قیمتی از ایالات متحده دفاع کند.

پس از چندین روز از پرتنشترین روزهای تاریخ که طی آن به نظر میرسید جهان در آستانه نابودی هستهای قرار دارد. اتحاد جماهیر شوروی با حذف موشکها در ازای قول کندی مبنی بر عدم حمله به کوبا و خارج کردن موشکهای آمریکایی از ترکیه موافقت کرد.
هشت ماه بعد، در ژوئن 1963، کندی با موفقیت در مورد معاهده منع آزمایش هسته ای با بریتانیای کبیر و اتحاد جماهیر شوروی مذاکره کرد و به کاهش تنش های جنگ سرد کمک کرد. این یکی از افتخارآمیزترین دستاوردهای او بود.
سیاست داخلی جان اف کندی
کارنامه کندی در سیاست داخلی نسبتاً متفاوت بود. او با روی کار آمدن در بحبوحه رکود، کاهش گسترده مالیاتبردرآمد، افزایش حداقل دستمزد و ایجاد برنامههای اجتماعی جدید برای بهبود آموزش، مراقبتهای بهداشتی و حملونقل انبوه را پیشنهاد کرد.
بااینحال کندی که به دلیل روابط گرم کنگره با مشکل مواجه شده بود، تنها به بخشی از دستور کار خود دست یافت. این موارد شامل:
- افزایش اندک حداقل دستمزد
- کاهش مالیات
بحثبرانگیزترین موضوع داخلی دوران ریاستجمهوری کندی، حقوق مدنی بود و در اوایل دوره ریاستجمهوری خود به دلایل گوناگون فقط از اصلاحات حقوق مدنی حمایت کمی داشت.
بااینوجود، در سپتامبر 1962، کندی برادرش رابرت کندی، دادستان کل را به می سی سی پی فرستاد تا از گارد ملی و مارشال های فدرال برای اسکورت و دفاع از فعال حقوق مدنی جیمز مردیت استفاده کند. او اولین دانشجوی سیاه پوستی بود که در 1 اکتبر در دانشگاه می سی سی پی ثبت نام کرد.
در اواخر سال 1963، در پی راهپیمایی واشنگتن و سخنرانی مارتین لوتر کینگ جونیور من یک رویا دارم ، کندی سرانجام لایحه حقوق مدنی را به کنگره فرستاد.
یکی از آخرین اقدامات دوران ریاستجمهوری و زندگی او، لایحه کندی در نهایت بهعنوان قانون برجسته حقوق مدنی در سال 1964 به تصویب رسید.
ترور و مرگ جان اف کندی
در 21 نوامبر 1963، کندی برای حضور در مبارزات انتخاباتی به فورت ورث، تگزاس پرواز کرد. روز بعد، 22 نوامبر، کندی به همراه همسرش و فرماندار تگزاس جان کانالی، با یک ماشین کانورتیبل لینکلن کانتیننتال در میان جمعیت تشویق کننده در مرکز شهر دالاس سوار شدند.
از پنجره طبقه بالای ساختمان انبار کتاب مدرسه تگزاس، یک کارگر انبار 24 ساله به نام لی هاروی اسوالد، یک تفنگدار سابق از هواداران شوروی، به ماشین دو بار شلیک او به رئیسجمهور اصابت کرد. کندی اندکی پس از آن در سن 46 سالگی در بیمارستان پارکلند مموریال دالاس درگذشت.
یک مالک کلوپ شبانه در دالاس به نام جک روبی چند روز بعد اسوالد را درحالیکه در حال انتقال بین زندانها بود، ترور کرد. مرگ کندی یک تراژدی ملی وصفناپذیر بود.
کندی برای عموم مردم آمریکا یک قهرمان است. یک سیاستمدار رؤیایی که اگر بهخاطر مرگ نابهنگامش نبود، ممکن بود از آشفتگی سیاسی و اجتماعی اواخر دهه 1960 جلوگیری میشد.