زکزاکی کیست؟ (زندگینامه مجاهد برجسته)
بیوگرافی زکزاکی چیست؟ بررسی دوران تحصیل + زندگینامه او
به دلیل درگیریهای پیش آمده احتمالاً اسم زکزاکی به گوشتان خورده است؛ اما آیا میدانید زکزاکی کیست؟ زکزاکی رهبر جنبش اسلامی نیجریه، شیخ ابراهیم یعقوب زکزاکی در پانزدهم شعبان 1372 (مصادف با اردیبهشت 1332 و می 1953) در زاریا، ایالت کادونا، نیجریه به دنیا آمد.
بررسی زندگی ابراهیم زکزاکی
پدر و مادرش از قرآن پژوهانی بودند که به تفسیر آن میپرداختند. درعینحال کشاورزی را بهعنوان وسیلهای برای امرارمعاش داشتند. از این رو، شیخ زکزاکی از سنین بسیار پایینی نزد پدرش فراگیری (و حفظ) قرآن را آغاز کرد.
درحالیکه نزد پدرش قرآن را یاد میگرفت، در یک مدرسه قرآنی تحصیل مینمود و در همان حال با پدر و برادرانش در کار مزرعهداری مشغول بود.
این یک اصل در خانواده شیخ زکزاکی است که کودک باید ابتدا قرآن را حفظ کند قبل از اینکه اجازه دهد سایر کتب اسلامی را از سایر علما بیاموزد.
شیخ در 14 سالگی قرآن کریم را حفظ کرد و اندکی پس از آن از پدر، مادرش و سایر علما در زادگاهش، زاریا، شروع به فراگیری کتب اسلامی دیگر کرد.
دوران تحصیل زکزاکی
شیخ در سال 1347 شمسی مصادف با 1969 میلادی (در سن 16 سالگی) با تسلط بر قرآن و همزمان با فراگیری کتب مختلف از علمای مختلف، در مدرسه ولایت زاریا ثبت نام کرد و در آنجا به آموزش ادبیات عرب پرداخت.
او این برنامه را در سال 1349، دو سال بعد، با موفقیت به پایان رساند و پس از آن از سال 1349 تا 1353 به مدرسه مطالعات عربی (SAS) در کانو نقل مکان کرد. شیخ خود را در این برنامه ثبت نام کرد و در آنجا ادبیات انگلیسی، اقتصاد، دولت، هاوسا، عربی و مطالعات اسلامی خواند.
پس از فارغالتحصیلی، شیخ در امتحان گواهی درجه دوم شرکت کرد و در همان زمان در دورههای ویژه دیگری که در طول اقامتش در SAS گذرانده بود (در سطح پیشرفته) شرکت کرد. از این رو تقریباً همزمان دو امتحان مختلف داشت که نتیجه آن اندکی بعد بیرون آمد و شیخ هر دو را بهخوبی قبول شد.
نتیجه آزمون سطح پیشرفته در سال 1354 منتشر شد که به شیخ فرصتی شایسته برای ورود مستقیم به دانشگاه احمدو بلو (ABU) فراهم شد.
او تحصیل در رشته اقتصاد، دولت و جامعهشناسی را آغاز کرد. اما با توجه به اینکه شیخ در اقتصاد استثناییتر بود، بعداً به مدت 4 سال دوره کارشناسی خود را در رشته اقتصاد ادامه داد که در سال 1358 به پایان رسید.
آغاز نهضت اسلامی در دانشگاه
در اواخر دهه 70، شیخ خود را بهعنوان عضوی از یکی از انجمن های مذهبی یافت که در آن زمان جامعه دانشجویان مسلمان (MSS) نامیده می شد.
وی به دلیل امانتداری خود در مدت کوتاهی به سمت دبیرکلی انجمن در شعبه ABU منصوب شد. بعداً بهعنوان نایبرئیس ملی انجمن که مسئولیت نظارت بر امور بینالمللی را بر عهده دارد، انتخاب شد.
در آن زمان تضاد نظری وجود داشت که کشور برای برخورداری از عدالت اجتماعی از کدام نظام ایدئولوژیک بهتر استفاده کند؟
در آن زمان بحث داغی بر سر این موضوع وجود داشت. با دیدگاههای مختلف بهویژه در دانشگاههایی که افراد به سه دسته تقسیم میشدند. هر کدام به ایدئولوژی خود پایبند هستند: کمونیستها، فدراسیون دانشجویان مسیحی (FCS) و جامعه دانشجویان مسلمان (MSS) .
مشکلات دریافت گواهی مدرک تحصیلی
زکزاکی تفکر و تدریس خود را در مورد اسلام بهعنوان یک نیرو و نظام سیاسی آغاز کرد. نگاه مرجعیت دانشگاه به شیخ و همه کسانی که در آرمان او با او بودند بود، همان گونه که کمونیستها را به تصویر میکشیدند. برای این منظور آنها دانشآموزان دارای مشخصات را تنزل میدادند، مشروط میکردند یا نتایج آنها را متوقف میکردند.
اما بهمحض شناخت مقامات در مورد شیخ زکزاکی که نهتنها کمونیستها و FSC را به چالش میکشد، بلکه مردم را به اسلام دعوت میکند، او در کنار همکارانش بهعنوان اهداف اصلی جدیدتر در نظر گرفته شدند.
بنابراین، مقامات مدرسه آنها را عمداً در امتحانات رد کردند و حتی برخی را از مدرسه اخراج کردند. وقتی همه این کارها با شکست روبهرو شد، مأموران امنیتی شروع به زندانی کردن هر کسی کردند که به عقاید شیخ زکزاکی معتقد است.
شیخ نیز زندانی شد و چهار مورد از پنج امتحان خود را از دست داد. پس از چند روز بعد از آزادی او و دیگران، اوراق دیگری را برایش آوردند که زکزاکی از آنها گذشت و ABU گواهی مدرک تحصیلی شیخ زکزاکی را صادر نکرد.
پس از فارغالتحصیلی زکزاکی از دانشگاه
شیخ زکزاکی به مبارزه خود برای استقرار نظام اسلامی ادامه داد. از سال 1357، یک ایده ثابت و پذیرفته شده برای بازگشت به اسلام عمیقاً در ذهن دانشجویان دانشگاهها ریشه داشت که هنوز برای بقیه مردم شناخته شده نبود.
در میان همه اینها بود که جهان در بهمن 1357 شاهد انقلاب اسلامی ایران بود که یکی از علمای خاص مردم را به اسلام دعوت کرد، چندین سال مبارزه کرد و خواستار پایان نظام هرج و مرج و امپریالیسم و ایجاد نظام اسلامی شد.
دولت، در آن لحظه غیر قابل باور بود. تا اینکه آیتالله خمینی به دنیا ثابت کرد که اشتباه میکند. این امر دل شیخ و پیروانش را شاد کرد و به آنان اطمینانی تازه داد که اگر به مبارزه ادامه دهند آنچه آغاز کردهاند ممکن است. انقلاب اسلامی ایران در آن لحظه پاسخ روشنی به کسانی داد که معتقد بودند اسلام دیگر برای اداره امور بشریت قیام نخواهد کرد.
اعلامیه Funtua
در سالهای نوپای نهضت اسلامی در نیجریه، پیروان شیخ در دانشگاهها، اجتماعاتی مانند IVC، سمینارهایی را در میان خود تشکیل میدادند که در یکی در 5 مه 1980، همان جا بود که شیخ:
محکومیت کامل خود را به نظام امپریالیسم حاکم بر نیجریه اعلام کرد و به وفاداری خود با خداوند متعال و پیامبرش و قرآن کریم اطمینان داد. وی خواستار بازگشت مردم به راه حقتعالی با قرآن بهعنوان یک قانون شد. این سخنرانی از این پس اعلامیه Funtua نامیده شد.
مکتب اهلبیت علیهمالسلام
اگرچه گزارش روشنی از زمان آغاز پیروی شیخ از مکتب اهلبیت علیهمالسلام در دست نیست، اما تشیع در حدود سال 1374 در میان اعضای نهضت اسلامی بهشدت مورد توجه قرار گرفت.
مهمتر از آن این است که شیخ زکزاکی هرگز دعوت به فرقهگرایی یا آرمانگرایی یقینی نکرده است، بلکه شیخ زکزاکی مردم را به اسلام و لزوم حکومت بر امور بشریت، نیاز به قیام مردم در برابر ظالمان میخواند. غارتگران بیتالمال و خدمتگزاران امپریالیسم غربی هستند.
اگرچه اکثر شاگردان شیخ پیرو مکتب اهلبیت علیهمالسلام هستند، اما این امر مانع از آن نمیشود که سایر افراد از مکاتب مختلف مانند تصوف و دیگر فرامین اهلسنت نیز پیرو آن حضرت شوند. نهتنها این، امروزه در میان پیروان شیخ زکزاکی مسیحیانی وجود دارند که آماده مبارزه با ظلم و بیعدالتی هستند.
جنگ علیه نهضت اسلامی
یک سال پس از راهپیمایی فقط اسلام، در اردیبهشت 1360 شیخ زکزاکی در برنامهای در سوکوتو شرکت کرد و در آن سخنرانیهایی درباره اسلام و نیاز مردم به بازگشت به آن ارائه کرد.
بلافاصله پس از اجرای برنامه، شیخ در کنار چند برادر دیگرش دستگیر شد. آنها به دادگاه معرفی شدند و بدون داشتن حق صحبت با وکلای خود به 3 سال زندان محکوم شدند.
این اتفاق در زمان رئیسجمهور وقت نیجریه، Shehu Shagari بود. به این ترتیب شیخ و دستگیرشدگان بیگناه به مدت 3 سال زندانی شدند.
شیخ زکزاکی هنوز در زندان بود که بوهاری علیه شاگری کودتا کرد و از این رو رئیسجمهور جدید شد. شیخ از این رو در دوران دیکتاتوری نظامی بوهاری آزاد شد و شش ماه بعد هنگامی که بوهاری مست قدرت بود و هر کس را که از فعالیتها یا نفوذش در میان مردم احساس خطر میکرد دستگیر میکرد، دوباره دستگیر شد.
بوهاری شیخ زکزاکی را در آذر 1363، زمانی که شیخ بهتازگی ازدواج کرده بود، دستگیر کرد؛ بنابراین اولین فرزند شیخ، محمد، زمانی به دنیا آمد که شیخ زکزاکی هنوز در زندان بوهاری بود.
بوهری جز به دلایل امنیتی نتوانست دلیلی برای دستگیری بیاورد (همانطور که بوهری اکنون شیخ را به بهانه همان دلیل پوچ نگه میدارد). شیخ در مرداد 1364 پس از گذراندن تقریباً 9 ماه در بازداشت غیرقانونی، زمانی که بوهاری از قدرت برکنار شد، آزاد شد.
درگیری در کفنحان
شیخ زکزاکی درحالیکه به مبارزه ادامه میداد، دو سال بعد را بدون دستگیری سپری کرد تا اینکه ژنرال بابانگیدا به قدرت رسید و او را به بهانه درگیری در کفنحان دو سال بازداشت کرد.
او برای دستگیری شیخ فرستاده شد و شیخ در دادگاه عالی در ابوجا محاکمه شد که دستور بازداشت را صادر کرد. شیخ در این بازه زمانی دوساله که از اردیبهشت 1366 تا 1368 طول کشید، در زندانهای متعددی زندانی شد.
تمام آن دستگیریها و بازداشتهای بیجا از سوی مرجعیت، ترفندی برای سرکوب نهضت اسلامی و نابودی رهبر شیخ زکزاکی بود.
حمایت همیشگی طرفداران از زکزاکی
بااینحال، او هرگز بههیچوجه تحتفشار قرار نگرفت و مبارزاتش زمانی که او آزاد شد ادامه یافت. هر زمان که در بازداشت به سر می برد، پیروان او طبق معمول به برنامه های خود ادامه میدادند. با ناامیدی صاحبان قدرت، مردم هر زمان که شیخ از بازداشت غیرقانونی خود بیرون می آمد، انبوهی از او حمایت میکردند.
در سال 1370، بابانگیدا بار دیگر شیخ را در فرودگاه بین المللی امینو کانو هنگامی که در راه شرکت در یک کنفرانس بین المللی در لندن بود دستگیر کرد. بااینحال پنج روز پس از دستگیری آزاد شد.
از سال 1370، شیخ تا سال 1375 که ژنرال سانی آباچا در قدرت بود، دستگیر نشد. سپس شیخ را از سال 1375 تا 1378 به مدت 2 سال و 3 ماه بازداشت کرد.
جرم شیخ این بود که میگفت: هیچ مقامی جز مقام قادر متعال نیست. پس از مرگ سانی آباچا، شیخ در زمانی که عبدالسلام ابوبکر سرپرستی ریاستجمهوری را بر عهده داشت، آزاد شد.
پیروان شیخ پس از دستگیری شیخ توسط آباچا از هزاران نفر به میلیونها نفر افزایش یافت. اگرچه دولتهای متوالی مانند اومارو موسی یار آدوآ و گودلاک ابله جاناتان، هرکدام تمام تلاش خود را برای سرکوب جنبش اسلامی انجام دادهاند و بنا بر گزارشها، حتی شیخ زکزاکی را ترور کردهاند، قادر متعال، همیشه نقشههای آنها را خنثی میکردند.
تیراندازی ژوئیه 2014
اما در ژوئیه 2014، ارتش نیجریه به راهپیمایی صلحآمیز طرفداران فلسطینی در زاریا تیراندازی کرد که در آن 34 تن از پیروان شیخ از جمله 3 فرزند بیولوژیک او احمد، حمید و محمود را کشتند.
در دسامبر 2015، اداره غیرنظامی بوهاری پس از کشتن 3 فرزند دیگر حمد، حیدر و حمید و بیش از هزار نفر از پیروان شیخ، در محل اقامت وی به شیخ حمله کرد.
او بهشدت مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در کنار همسرش زینه به مدت تقریباً چهار سال در بازداشت غیرقانونی قرار گرفت. سپس بیش از صد نفر از پیروان او در تظاهرات مختلف که خواستار آزادی او بودند کشته شدهاند.
شیخ زکزاکی در زندانهای مختلف در سراسر کشور زندانی شده است. در دوران دیکتاتوری نظامی اولوسگون اوباسانجو او هفتهها در زاریا در پشت سلولها بازداشت بود.
شهو شاگری شیخ را در انوگو بازداشت کرد. بوهاری در دوران دیکتاتوری نظامی خود، شیخ را در زندان کریکیری در لاگوس بازداشت کرد. بابانگیدا در زندان پورت هارکورت، آباچا در پورت هارکورت و کادونا، و اکنون بوهاری غیرنظامی در ابوجا و کادونا.
نتیجه نهایی
شیخ و همسرش که از شهریور ۱۳۹۵ به مدت شش سال در حبس خانگی بودند، در مرداد ۱۴۰۰ از تمامی اتهامات تبرئه و آزاد شدند.
زکزاکی اکنون بیش از 20 میلیون پیرو در نیجریه و سایر کشورهای همسایه دارد. او در حال حاضر یک پدیده جهانی است که شهرتش در هر گوشهوکنار جهان بهویژه پس از کشتار زاریا در سال 2015 به گوش میخورد.
شیخ زکزاکی در مجموع 9 فرزند به نامهای محمد، نصیبه، احمد، حمید، سهیله، محمود، حماد، حیدرعلی و حمید نصیبشان شد که از این میان شش فرزند شهید شدند. شيخ را سید مینامند؛ زیرا او شریف و از نوادگان پیامبر اکرم (ص) از سبط امام حسن مجتبی (ع) است.