معنی کلمه ی ساحل به انگلیسی همراه چند مثال
معنی کلمه ی ساحل به انگلیسی چیست؟ ۱۰ مثال کاربردی
معنی کلمه “ساحل” به انگلیسی “beach” است. در زیر برای شما چند مثال با کلمه ی ساحل برای شما آماده کرده ایم.
1. I love spending my summer vacation at the beach.
عاشق گذراندن تعطیلات تابستانی خود در ساحل هستم.
2. The beach was crowded with people enjoying the sunny weather.
ساحل پر از مردمی بود که از آب و هوای آفتابی لذت میبردند.
3. We went for a walk along the beach and collected seashells.
ما برای قدم زدن در امتداد ساحل رفتیم و پوستههای صدف جمع آوری کردیم.
4. The beach is a popular destination for families during the summer.
ساحل یک مقصد محبوب برای خانوادهها در طول تابستان است.
5. I like to relax on the beach and listen to the sound of the waves.
من دوست دارم در ساحل استراحت کنم و صدای موجها را گوش کنم.
6. The beach is a great place to have a picnic and enjoy the view.
ساحل یک مکان عالی برای برگزاری پیک نیک و لذت بردن از چشم انداز است.
7. We built sandcastles on the beach and had a lot of fun.
ما در ساحل قصرهای شنی ساختیم و خیلی سرگرم شدیم.
8. The beach is known for its beautiful sunsets.
ساحل به خاطر غروبهای زیبایش شهرت دارد.
9. We went swimming in the clear waters of the beach.
ما در آبهای پاک ساحل شنا کردیم.
10. The beach is a peaceful and relaxing place to escape from the city.
ساحل یک مکان آرام و آرام برای فرار از شهر است.