گفتم این آغاز پایان ندارد عشق اگر عشق است آسان ندارد!♫!
گفتی از پاییز باید سفر کرد گرچه گل تاب طوفان ندارد!♫!
آن که لیلا شد در چشم مجنون هم نشینی جز باران ندارد!♫!
گفتم این آغاز پایان ندارد عشق اگر عشق است آسان ندارد!♫!
آن بهاران کو آن روزگاران کو زیر باران آن حال پریشان کو!♫!
بازآ من آسیمه سر بی بال و بی پر مانده جای تنهایی در سینه ها مانده!♫!
رفته مجنون و لیلا به جا مانده از مستی و مینا و می اشکی به ساغر مانده!♫!
گفتم این آغاز پایان ندارد عشق اگر عشق است آسان ندارد!♫!
گفتی از پاییز باید سفر کرد گرچه گل تاب طوفان ندارد!♫!
آن که لیلا شد در چشم مجنون هم نشینی جز باران ندارد!♫!
گفتم این آغاز پایان ندارد عشق اگر عشق است آسان ندارد!♫!