تکست و متنسرگرمی

متن عاشقانه دلتنگی و دوری (دلنوشته کوتاه)

متن عاشقانه دلتنگی و دوری (آشنایی با پیام‌های عاشقانه)

گاهی دلمان از آدم‌ها و اتفاقات اطرافمان می‌گیرد و آن اتفاق به تاریک‌ترین دوران زندگی‌مان تبدیل شود. برای این حال دلتان در این محتوا یک سری متن عاشقانه دلتنگی و دوری را جمع‌آوری کرده‌ایم شاید تسکینی برای دردهای ریزودرشت شوند.

پیام دلتنگی و دوری

باورت بشود یا نه روزی می‌رسد که دلت برای هیچ‌کس به‌اندازه من تنگ نخواهد شد

برای نگاه کردنم، خندیدنم و حتی اذیت کردنم

برای تمام لحظاتی که در کنارم داشتی

روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود

می‌دانم روزی که نباشم، هیچ‌کس تکرار من نخواهد شد.

***

من بودم تو و یک عالمه حرف و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می‌داد.

کاش بودی و می‌فهمیدی وقت دلتنگی، یک آه چقدر وزن دارد.

***

تراژدی این نیست که تنها باشی؛ بلکه این است که نتوانی تنها باشی

***

چشمامو می‌بندم و خیال می‌کنم اینجایی ولی وقتی چشمامو باز می‌کنم و می‌بینم نیستی تازه می‌فهمم که چقدر دلم برات تنگ شده…

***

باران که می‌بارد، دلم برایت تنگ‌تر می‌شود. راه می‌افتم بدون چتر

من بغض می‌کنم، آسمان گریه

***

من هنوز گاهی یواشکی خواب تو را می‌بینم یواشکی نگاهت می‌کنم صدایت می‌کنم

بین خودمان باشد؛ اما من هنوز تو را یواشکی دوست دارم

***

وقتی نیستی خورشید از تابش باز می‌ماند و جهان تعادلش را از دست می‌دهد.

***

امتداد فاصله از اعتبار عاطفه نمی‌کاهد همیشه هستی، همین حوالی.

***

مرا از یاد برد آخر ولی من به‌جز او عالمی را بردم از یاد.

***

وقتی بدون تو غروب رو تماشا می‌کنم انگار خورشید هیچ‌وقت طلوع نکرده بوده که حالا غروبی داشته باشه.

***

میان آن همه الف و ب و مشق دبستان، آنچه در زندگی واقعیت داشت خط‌فاصله بود.

***

همه چیزهای ازدست‌رفته یک روز بر‌می‌گردند اما درست وقتی که یاد می‌گیریم بدون آن‌ها زندگی کنیم.

***

تنها چیزی که قلب شکسته و دردمند من می‌خواهد لمس توست تا همه غم و رنج آکنده در وجودم را بزداید.

***

می‌خواستم تصویر با تو بودن را نقاشی کنم، دیدم فاصله بینمان در ورق جا نمی‌شود.

کمی نزدیک‌تر بیا می‌خواهم با تو بودن را حس کنم.

دلتنگی

چه کسی گفته که زمان طلاست؟ من مزه مزه‌اش کردم.

زمان عین الکل است، ثانیه، ثانیه می‌سوزاند و می‌رود در عمق وجودت.

مست، مست که شدی، چشمانت را باز می‌کنی و می‌بینی عمرت گذشته و تو ماندی و خماری از دست رفتن یک عمر.

***

من خوش‌شانس‌ترین انسان روی زمینم که تو را دارم و بدشانس‌ترینم که از تو دورم.

***

لبخندت را چند صباحی است ندیده‌ام. برای دلم لحظه‌ای بی‌بهانه بخند. از همین فاصله‌ها زیبایی‌اش را حس می‌کنم.

***

فصل عوض می‌شود جای آلو را خرمالو می‌گیرد جای دلتنگی را دلتنگی.

***

این‌قدر دلم برات تنگ شده که به کسایی که می تونن کنارت باشن حسودی می‌کنم.

***

دلم برایت تنگ شده، می‌خواهم آن‌قدر اشک بریزم تا غبار فاصله از قلبم تمیـــز شود . ولی می‌ترسم.

***

یا درد و غمی که داده‌ای بازش گیر یا جان و دلی را که برده‌ای بازم ده .

***

هر دقیقه‌ای که بدون تو سپری می‌شود؛ مانند یک روز تشنگی در بیابانی بی‌آب‌وعلف است.

***

چندان هم دور نیستی؛ فقط به‌اندازه یک نمی‌دانم از من فاصله گرفته‌ای.

آری، نمی‌دانم کجایی.

***

دلتنگم نه برای تو

برای کسی که فکر می‌کردم تو بودی. این روزها هرکس گفت عاشقتم بپرس تا ساعت چند؟

***

چشمانت آتش به جان کدام راه گم کرده‌ای می‌زند باز که از حرارتش دل بی‌قرار من آن گونه می‌سوزد. چند نگاه خسته دیگر به انتظارت بنشینم؟ آیا چند شبانه دیگر؟ چند عاشقانه؟

***

گرچه از فاصله ماه به من دورتری ولی انگار همین‌جا و همین دوروبری ماه می‌تابد و انگار تویی می‌خندی باد می‌آید و انگار تویی می‌گذری.

***

از ما که گذشت به شما اگر رسید به‌جای ما روزی هزار وعده، دوستش داشته باشید.

***

از این میعادگاه تکراری خسته‌ام. بیا این بار جای دیگری قرار بگذاریم، برای باهم بودن، جایی جز خیالم.

***

یاد ایامی که هر دم یاد ما بودی، به خیر.

***

نمی‌دونم کدومش سخت‌تره، تحمل نبودنت یا اینکه وانمود کنم این موضوع برام مهم نیست.

***

دلمان که با هم باشد؛ یعنی گور پدر فاصله‌ها.

***

شده شب‌ها به غم سختی، تو درگیر شوی؟

یا که در خاطره‌ای تلخ مدام غرق شوی؟

***

گاهی آدم‌ها دلگیرند و دلتنگ آرام می‌خزند کنجِ اتاقشان با یک بغل تنهایی؛ گاهی تا اطلاع ثانوی تعطیل‌اند؛ لطفاً بعداً مزاحم شوید.

متن عاشقانه دلتنگی و دوری
دلنوشته

لطفاً هی نپرس دلتنگی چه معنی دارد؟ دلتنگی معنی ندارد، درد دارد.

***

هر وقت برای آشتی آمدی گلویت را صاف کن جمله‌ات را با یک دوستت دارم شروع کن یا مثلاً چقدر دلم برایت تنگ شده.

زن‌ها قرار نیست سرداران جنگ باشند یک دروغ کوچک کافیست.

***

روزی که به دوری از تو سپری شود ارزش زندگی کردن ندارد.

***

هرگز از دوری این راه مگو و از این فاصله‌ها که میان من و توست.

هرگاه که دلت تنگ من است، بهترین شعر مرا قاب بکن به نگاهت بگذار.

تا که تنهایی‌ات از دیدن من جا بخورد و بداند که دل من با توست و همین نزدیکیست.

***

من حسرت دیدار تو دارم به که گویم از بهر تو من ابر بهارم به که گویم غیر از تو کسی را به خدا دوست ندارم از نرگس چشم تو خمارم به که گویم.

***

عشق تو بزرگ‌ترین لذت زندگی من است و دوریت آزاردهنده‌ترین دردی که باید تحمل کنم.

***

چه خوش‌خیال است فاصله را می‌گویم به خیالش تو را از من دور کرده نمی‌داند جای تو امن است اینجا در میان دل من.

***

چه بی‌تابانه می‌خواهمت ای دوریت آزمون تلخ زنده بگوری.

***

من و دنیا همدیگر را رنگ می‌کنیم من با مداد سیاه، دنیا با مداد سفید من روزهای اونو، اون موهای منو.

***

نقاش خوبی نبودم، اما این روزها، به لطف تو انتظار را دیدنی می‌کشم.

***

خدایا اگر این روزها حرف‌هایم بوی ناشکری می‌دهد تو به‌حساب دلتنگی بگذار باید از سمت خدا معجزه نازل بشود.

تا دلم، باز دلم، باز دلم، دل بشود.

***

اینکه دلتنگت باشم و تو را در کنارم نداشته باشم دردناک‌ترین احساس دنیاست.

***

دلتنگم و با هیچ‌کسم میل سخن نیست.

***

رفته‌ای و من هر روز، به موریانه‌هایی فکر می‌کنم که آهسته و آرام گوشه‌های خیالم را می‌جوند. تا بی‌خیال نشده‌ام، بــرگــرد.

***

حقا که غمت از تو وفادار‌تر است.

***

دلتنگی من برای تو از یه عادت سادهبه وجود نیومده دلتنگی برای تو حاصل یه جور اعتیاد سخته.

***

شده؟ دردی به دلت ریشه کند آب شوی؟

همه شب با غم دلتنگی خود خواب شوی؟

حرف عاشقانه

به وسعت ندیدن نگاهت خسته‌ام چگونه بشکنم ثانیه‌های سنگین دوریت را؟

***

منم دلتنگ رویت دلم آید به سویت چه کردی با دل من که کرده آرزویت.

***

جای خالیت یه حفره بزرگ توی دنیای من درست کرده که هروقت دلم برات تنگ میشه به عمق اون سقوط می‌کنم.

***

خبرت هست که دلتنگ نگاهت شده‌ام بی‌قرار تو و چشمان خمارت شده‌ام؟

خبرت هست دلم مست حضور تو شده عاشق و شیفتهٔ زنگ صدایت شده‌ام؟

خبرت هست که باران بهارم شده‌ای؛ چون پرستوی مهاجر نگرانت شده‌ام؟

خط‌به‌خط زندگی‌ام پر شده از بودن تو خبرت نیست و شادم که فدایت شده‌ام

***

فرهنگ لغت‌ها نیاز بـه ویرایش دارند برای معنی دلتنگی احتیاج به این همه کلمه نیست، دلتنگی یعنی تو.

***

در دل دردیست از تو پنهان که مپرس تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس

بااین‌همه حال و در چنین تنگدلی جا کرده محبت تو چندان که مپرس

***

آن‌قدر نیستی که گاهی حس می‌کنم عشق را نسیه به من داده‌ای بی تابم! نقد می‌خواهمت.

***

برای معنی دلتنگی احتیاج به این‌همه کلمه نیست؛ دلتنگی یعنی تو نیستی.

***

نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم، تو همیشه دعوتی، رأس ساعت دلتنگی.

***

در هوایت بی‌قرارم روز و شب.

***

مست آن یارم که در تنهاییم یادم کند از فراق و دوری خود سخت بیمارم کند.

***

تو مرا یاد کنی یا نکنی باورت گر بشود، گر نشود حرفی نیست، اما نفسم می‌گیرد، در هوایی که نفس‌های تو نیست.

***

من وجودم به تو مدیون و دلم مأمن توست آرزویم نظری روی تو و دیدن توست من اگر دور ز تو هستم و دلتنگ شدم با صدای خوش تو غرق در آهنگ شدم.

***

حوصله خواندن ندارم حوصله نوشتن هم ندارم این همه دلتنگی دیگر نه با خواندن کم می‌شود نه با نوشتن دلم تو را می‌خواهد.

***

من و این داغ در تکرار مانده من و این عشق بیدار مانده، مپرس از من چرا دلتنگ هستم دلم بین درودیوار ماند.

***

درد می‌کند هنوز جای دوست داشتنت.

***

در ابریشم عادت آسوده بودم تو با حال پروانه من چه کردی مگر لایق تکیه دادن نبودم تو با حسرت شانه من چه کردی مرا خسته کردی و خود خسته رفتی سفر کرده با خانه من چه کردی.

***

دلم تنگ است برای کسی که نمی‌شود او را خواست نمی‌شود او را داشت فقط می‌شود سخت برای او دلتنگ شد و در حسرت آغوشش سوخت.

چقدر این مقاله واستون مفید بود؟

روی ستاره ها کلیک کنید تا رایتون ثبت بشه

میانگین امتیازات 0 / 5. تعداد رای های شمرده شد: 0

اولین نفری باشید که به این مقاله رای میده!

زهرا سامره

من با تجربه‌ام به شرکت‌ها از طریق تولید و توسعه محتوا کمک می‌کنم تا کسب‌و‌کار خود را رشد داده و به اهدافشان برسند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا