بیوگرافی و زندگی نامهفرهنگ و هنر

چرچیل کیست؟ (آشنایی با بزرگترین سیاستمدار بریتانیا)

وینستون چرچیل کیست؟ بررسی نحوه ازدواج + به شهرت رسیدن او

وقتی به دنبال نمونه‌ای از رهبران بزرگ و با شجاعت بی‌نظیر می‌گردیم، یکی از اشخاصی که به ذهنمان می‌رسد وینستون چرچیل است. اما چگونه وینستون جوان به چرچیل تبدیل شد؟ چه چیزی به او این قدرت را داد که با نیروی برتر آلمان نازی زمانی که بمب‌ها بر لندن بارید، مقابله کند؟ در ادامه بررسی می‌نماییم تا ببینیم چرچیل کیست؟ در واقع چرچیل تا به امروز یکی از محبوب‌ترین و شاخص‌ترین چهره‌های تاریخ سیاسی باقی‌مانده است.

بیوگرافی چرچیل

سر وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل سر وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل زاده 30 نوامبر 1874 . سیاستمدار، سخنور و نویسنده بریتانیایی بود که به‌عنوان نخس وزیر (1940-45) و (1951-55) مردم بریتانیا را گرد هم آورد. در طول جنگ جهانی دوم کشورش را از آستانه شکست به پیروزی رساند و با هیتلر مقابله کرد.

در رگ‌های چرچیل خون هر دو قوم انگلیسی‌زبان جریان داشت که هدف همیشگی او ترویج وحدت در صلح و جنگ بود. پدرش، لرد راندلف چرچیل، یک سیاستمدار محافظه‌کار بود.

او مستقیماً از نسل جان چرچیل، اولین دوک مارلبرو، قهرمان جنگ‌ها علیه لویی چهاردهم فرانسه در اوایل قرن هجدهم بود. مادر او، جنی جروم، یک بانو زیبای مشهور، دختر یک سرمایه‌دار نیویورکی (لئونارد دبلیو جروم) و علاقه‌مند به اسب‌دوانی بود.

چرچیل جوان دوران کودکی غم‌انگیزی را پشت سر گذاشت که تنها بامحبت خانم اورست، پرستار فداکارش، این غم جبران شد. سوابق تحصیلی ضعیف او در هارو تصمیم پدرش را برای وارد کردن او به شغل ارتش توجیه کرد.

در تلاش بود که موفق به قبولی در آزمون ورودی کالج نظامی سلطنتی شود که اکنون آکادمی سند هرست است، زمانی که وارد آنجا شد، به‌طورجدی ادامه داد و با رتبه 20 فارغ التحصیل شد.

در سال 1895، پدرش را از دست داد. آن سال در کوبا چند ماه مرخصی را صرف گزارش جنگ استقلال کوبا از اسپانیا برای Daily Graphic  لندن کرد.

در سال 1896 او به هند رفت و در آنجا به‌عنوان سرباز و روزنامه‌نگار در مرز شمال غربی (1897) خدمت کرد. اعزام‌های او چنان توجه گسترده‌ای را به خود جلب کرد که او را به سمت حرفه‌ی نویسندگی سوق داد.

ازدواج و زندگی شخصی چرچیل

در پاییز 1908 چرچیل که در آن زمان یک سیاستمدار لیبرال در حال ظهور بود، با کلمنتین هوزیر، نوه دهمین ارل ایرلی ازدواج کرد.

اولین فرزند آن دو، دایانا، در سال 1909 به دنیا آمد و در سال 1932 با جان بیلی ازدواج کرد. اما ازدواجش ناموفق بود در سال 1935 جدا شدند.

سپس در همان سال او با سیاستمدار محافظه‌کار، دانکن سندیس ازدواج کرد و صاحب 3 فرزند شدند. متأسفانه دایانا در سال 1963 به دلیل حملات عصبی متعدد خودکشی کرد.

دومین فرزند و تنها پسر چرچیل راندولف، در سال 1911 به دنیا آمد. او مدتی به‌عنوان عضو محافظه‌کار پارلمان خدمت کرد و در نهایت به یک روزنامه‌نگار موفق تبدیل شد.

راندولف دو بار ازدواج کرد. اول در سال 1939 با پاملا دیگبی که از او صاحب یک پسر به نام وینستون شد و سپس در سال 1948 با جون آزبورن که از ازدواج دومش صاحب دختری به نام آرابلا شد. اما هیچ یک از دو ازدواج موفقیت‌آمیز نبود.

چرچیل و کلمنتین هوزیر

سومین فرزند چرچیل سارا نام داشت. سارا در سال 1914 به دنیا آمد. جذابیت و سرزندگی سارا تفاوت زیادی با خواهر و برادرش داشت. سارا نیز دو ازدواج اولش ناموفق بود . همسر اول سارا ویک الیور هنرمند بود. دومین همسرش آنتونی بوچمپ بود که پس از جدایی از سارا خودکشی کرد. متاسفاننه بلافاصله در ازوداج سومش بیوه شد.

فرزند چهارم و دختر سوم چرچیل ماریگولد در سال 1918  به دنیا آمد. اما در سال 1921 در حال که در تعطیلات ساحلی با پرستار خود بود به سپتی سمی مبتلا شد.

سپتامبر سال بعد پنجمین و آخرین فرزند چرچیل مری به دنیا آمد. برخلاف بقیه فرزندان چرچیل مری قرار بود هیچ نگرانی برای والدینش ایجاد نکند. در سال 1947 با کریستوفر سومز ازدواج کرد. آن‌ها صاحب 5 فرزند شدند و کریستوفر در سال 1987 درگذشت.

شهرت چرچیل

چرچیل پس از بازگشت به بریتانیا، خود را وارد سیاست کرد و در سال 1900 به عضویت محافظه‌کاران در پارلمان در حوزه اولدهام درآمد.

تنها چهار سال بعد او وفاداری خود را به حزب لیبرال تغییر داد و در نامه‌ای درباره خود اظهار داشت که به طور پیوسته به سمت چپ رفته است.

چرچیل پس از ظهور پر شور در سیاست ملی قبل از جنگ جهانی اول، به دلیل قضاوت‌های نامنظم در خود جنگ و در دهه بعد از آن شهرت یافت.

در نتیجه از نظر سیاسی مظنون بود، او شخصیتی تنها بود تا اینکه پاسخش به چالش آدولف هیتلر او را به رهبری ائتلاف ملی در سال 1940 رساند.

سپس با فرانکلین دی، روزولت و جوزف استالین استراتژی متفقین را در جنگ جهانی دوم پس از فروپاشی شکل داد. اتحاد او غرب را نسبت به تهدید توسعه‌طلبانه اتحاد جماهیر شوروی آگاه کرد.

او در سال 1951 حزب محافظه‌کار را دوباره به قدرت رساند و تا سال 1955 نخست‌وزیر باقی ماند، یعنی زمانی که بیماری ناخوشایندی که داشت او را مجبور به استعفا کرد.

چرچیل در سال 1900

او به طور فزاینده‌ای با لیبرال‌ها در پارلمان ارتباط داشت و خود را با چندین مورد از منافع آن‌ها همسو می‌کرد. در سال 1903 او از رای لیبرال‌ها علیه استفاده از کارگران چینی در آفریقای جنوبی حمایت کرد . در واقع از لایحه‌ای حمایت کرد که حقوق اتحادیه‌های کارگری را احیا می‌کرد.

چرچیل همچنین منتقد صریح سیاست محافظه‌کار حمایت‌گرایی اقتصادی بود. انحراف او به سمت لیبرال‌ها اجتناب‌ناپذیر بود و بنابراین وقتی بالفور استعفا داد و رهبر لیبرال هانری کمپبل، بنرمن پیروز شد، چرچیل سمت خود را تغییر داد و کرسی منچستر شمال غربی را به دست آورد.

در این سمت او به‌عنوان معاون وزیر امور خارجه برای دفتر استعمار خدمت کرد. همین حین او تا حد زیادی درگیر تصمیم‌گیری در آفریقای جنوبی بود، جایی که او اطمینان از برقراری برابری بین هر دو طرف، بوئرها و بریتانیایی‌ها را در اولویت قرار داد. در مورد مسائل مربوط به کارگران چینی در آفریقای جنوبی و قصابی اروپایی‌ها علیه بومیان موضع محکمی داشت.

چرچیل کیست؟
چرچیل در سال 1900

در زمان آسکوئیث او در نقش‌های مختلفی از جمله رئیس هیئت تجارت، وزیر کشور و اولین لرد دریاسالاری خدمت کرد. در این نقش‌ها، او در اصلاح زندان‌ها، نقش آشتی‌دهنده در جریان اختلافات صنعتی، تقویت روحیه کارگران نیروی دریایی و استدلال برای دستمزد بالاتر برای نیروی دریایی نقش بسزایی داشت. او به طور پیوسته در حال صعود به صفوف حزب لیبرال بود.

استعفا چرچیل

در سال 1914 همه چیز با شیوع بیماری تغییر کرد. چرچیل به‌عنوان اولین لرد دریاسالاری خدمت می‌کرد که متأسفانه در هنگام نظارت و تحریک کمپین فاجعه بار گالیپولی، تصمیمات بدی گرفت. در نتیجه مستقیم با شکست مواجهه شد و با انتقادات شدید در خانه، از سمت خود استعفا داد.

سال 1917 او به سیاست بازگشته بود. آن زمان او نقش اصلی را در قانون ده ساله ایفا کرد که به تسلط خزانه‌داری بر سیاست‌های خارجی و اقتصادی نظارت داشت. در زمان جنگ او مداخله مستقیم متفقین در جنگ داخلی روسیه را حفظ کرد و پیوسته از مداخله خارجی حمایت کرد.

سال‌های بین دو جنگ جهانی، چرچیل یک‌بار دیگر وفاداری خود را تغییر داد، این بار دوباره به حزب محافظه‌کار تحت رهبری استنلی بالدوین پیوست و از سال 1924 به‌عنوان وزیر خزانه‌داری خدمت کرد.

در این دوران بود که او یکی از بدترین تصمیمات سیاسی خود را گرفت. بازگشت بریتانیا به استاندارد طلا و پیامدهای آن بسیار زیاد بود، از جمله بیکاری، کاهش تورم و اعتصاب عمومی 1926.

سال 1929 طولانی‌ترین فاصله او از سیاست بود، زمانی که محافظه‌کاران شکست انتخاباتی را تجربه کردند و چرچیل متعاقباً کرسی خود را از دست داد.

وینستون چرچیل و نویل چمبرلین

در سال 1939 وقوع جنگ جهانی دوم نویل چمبرلین استعفا داد و چرچیل نخست‌وزیر یک دولت ائتلافی تمام حزبی در زمان جنگ شد. در حالی که او گزینه محبوبی در میان حزب خود نبود، عزم و اراده او عموم مردم را تحت تاثیر قرار داد.

انرژی چرچیل سن او را تکذیب کرد. او در واقع شصت و پنج سال داشت که نخست‌وزیر شد. در طول جنگ، او از سلامتی کمی برخوردار بود، اگرچه این امر هرگز او را از هدفش منصرف نکرد.

سلامت روان او نیز از آن زمان به بعد زیر سؤال رفته است و بسیاری افسردگی بالینی یا دوقطبی بودن را به خلق‌وخوی شدید او در زمان مسئولیت آن نسبت می‌دهند و او را به فردی بدجنس تبدیل می‌کند.

بااین‌وجود، نقطه قوت چرچیل لفاظی‌های او بود که به یک جزء حیاتی در مبارزه با هیتلر تبدیل شد که برای روحیه، اتحاد و القای احساس قوی رهبری ضروری بود.

در سال 1940 هنگامی که آلمانی‌ها حمله خود را آغاز کردند، او اولین سخنرانی خود را با این جمله معروف بیان کرد: من چیزی ندارم جز خون، زحمت، اشک و عرق. این امر تأثیر نشاط‌آور و برانگیخته‌ای بر پارلمان داشت و نمایندگان او را تشویق کردند.

وینستون چرچیل و نویل چمبرلین

تخلیه از دانکرک

چرچیل در طول نبرد فرانسه دو سخنرانی هیجان‌انگیز دیگر انجام داد. در ماه ژوئن، زمانی که آلمانی‌ها بر سرزمین‌ها تسلط یافتند چرچیل با بیان ما در سواحل خواهیم جنگید بریتانیا را آماده ایستادگی در برابر تجاوزات آلمان دانست.

او در سخن دیگرش با عنوان بهترین ساعت به مجلس گفت که انتظار دارد نبرد بریتانیا به‌زودی رخ دهد. او با امتناع از آتش‌بس و متحد کردن انگلیسی‌ها در پشت جنبش مقاومت، تقویت وحدت و عزم در سراسر امپراتوری بریتانیا کار خود را شروع کرد.

درحالی‌که چرچیل اغلب به‌عنوان یک رهبر بزرگ زمان جنگ مورد احترام بوده، به طور مداوم روحیه خود را تقویت می‌کند و روابط قوی با ایالات متحده را همیشه حفظ می‌کرد، تخریب درسدن در فوریه 1945 لکه ننگی در سابقه او بود. تخریب مکان پناهندگان درسدن و نحوه وقوع آن به‌عنوان یکی از بحث‌برانگیزترین تصمیمات چرچیل به‌یادگارمانده است.

سرانجام در 7 می 1945 آلمان تسلیم شد. روز بعد، روز پیروزی در اروپا با پخش چهره چرچیل در کشور جشن گرفته شد. او به مردم اعلام کرد که این پیروزی شماست.

در ماه‌های پس از پیروزی، ائتلاف ملی زمان جنگ به پایان خود نزدیک شد. سال‌های بعد، چرچیل به‌عنوان رهبر اپوزیسیون خدمت می‌کرد، موقعیتی که در آن به اعمال‌نفوذ زیادی بر امور خارجی ادامه داد.

در سال 1951 او به‌عنوان نخست‌وزیر بازگشته بود و مشتاق بود نقش بریتانیا به‌عنوان یک قدرت بین المللی را در اولویت قرار گیرد و خود را در پروژه اروپای متحد مشارکت دهد.

درگذشت چرچیل

چرچیل در 24 ژانویه 1965 از دنیا رفت. شش حاکم، 15 رئیس دولت و حدود 6000 نفر در مراسم تشییع جنازه وی شرکت کردند.

در کلیسای جامع سنت پل در 30 ژانویه 1965 مردی با قدرت نظامی بزرگ که در مواقع بحران و بلاتکلیفی پا به عرصه گذاشت کتابش بسته شد.

از او به‌عنوان یک خطیب برانگیزاننده یاد می‌شود، فردی که مردم بریتانیا را متحد می‌کند. زمان سختی‌های بزرگ او شخصیتی بحث‌برانگیز بود و هنوز هم هست، اما هیچ‌کس نمی‌تواند تأثیر عظیمی که چرچیل داشت، نه‌تنها بر بریتانیا، بلکه بر جهان، رد کند.

10 حقیقت از زندگی چرچیل

  • هنرمندی ماهر بود و با خلق بیش از 500 نقاشی در یک دوره 48 ساله به یک هنرمند پرکار تبدیل شد.
  • بزرگ‌ترین بریتانیایی از یک پدر سیاستمدار و یک مادر از جامعه اجتماعی آمریکا بود که در نهایت او شهروند افتخاری آمریکا شد.
  • او تنها نخست‌وزیر بریتانیا است که جایزه نوبل ادبیات را در سال 1901 دریافت کرد .
  • در پارلمان بریتانیا زیر نظر شش پادشاه (ویکتوریا، ادوارد هفتم، جرج پنجم، ادوارد هشتم، جرج ششم و الیزابت دوم) خدمت کرد.
  • وینستون چرچیل دو بار نخست‌وزیر شد.
  • اولین استفاده شناخته شده از لفظ OMG در نامه‌ای از لرد فیشر به وینستون چرچیل در سپتامبر 1917 بود.
  • تنها نخست‌وزیری بود که دو بار وارد جدول موسیقی شده است.
  • چرچیل از یک نقص گفتاری برخوردار بود و در تلفظ حرف S مشکل داشت.
  • او در طول جنگ بوئر یک اسیر جنگی بود که بعداً با فرار بزرگ خود به یک قهرمان تبدیل شد.
  • اولین دولت مردی بود که در دو نوبت چهره او را پس از مرگش بر روی سکه‌های بریتانیا قرار گرفت.

چقدر این مقاله واستون مفید بود؟

روی ستاره ها کلیک کنید تا رایتون ثبت بشه

میانگین امتیازات 0 / 5. تعداد رای های شمرده شد: 0

اولین نفری باشید که به این مقاله رای میده!

زهرا سامره

من با تجربه‌ام به شرکت‌ها از طریق تولید و توسعه محتوا کمک می‌کنم تا کسب‌و‌کار خود را رشد داده و به اهدافشان برسند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا