کارگردان فیلم آژانس شیشه ای کیست؟ (بررسی فیلم درام ایرانی)
کارگردان فیلم آژانس شیشه ای کیست؟ بررسی داستان آن
آیا فیلم پر مخاطب آژانس شیشهای را دیدهاید؟ آیا میدانید کارگردان فیلم آژانس شیشهای کیست؟ کارگردان فیلم آژانس شیشهای ابراهیم حاتمیکیا است.
او متولد 1340 از تهران و فارغ التحصیل فیلمنامه نویسی از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر است. ابراهیم فعالیت سینمایی خود را از سال 1360 بهعنوان فیلمبردار در گروه تلویزیونی روایت فتح آغاز کرد.
خلاصه داستان آژانس شیشهای
این فیل محصول سال 1376 با بازی پرویز پرستویی، رضا کیانیان، حبیب رضایی و … است. داستان این فیلم پرمخاطب این گونه است:
عباس که یک بسیجی شهرستانی بود و یک ترکش در کنار شاهرگ گردنش از زمان جنگ مانده بود به دلیل پافشاریهای همسرش نرگس برای معالجه به تهران میآید. در خیابانهای تهران هم رزم سابقش کاظم را که در حال مسافرکشی بود را میبیند.
بعد از معاینه پزشک وضعیت عباس را بحرانی تشخیص میدهد و پیشنهاد میدهد برای در آوردن ترکش به لندن برود. کاظم برای اینکه به هم رزم قدیمیام کمک کند تصمیم میگیرد ماشینش را بفروشد.
متأسفانه، خریدار اتومبیل پول را بهموقع به دست کاظم نمیرساند و او بعدازاین اتفاق به رئیس آژانش پیشنهاد میدهد که بهجای پول سوئیچ و مدارک ماشین را نگه دارند تا پول برسد؛ اما رئیس آژانس با پیشنهاد او مخالفت میکند.
ادامه داستان آژانس شیشهای
در همین حین کاظم عصبانی میشود و یکی از شیشههای آژانس را میشکند و سپس یک مأمور نیرو انتظامی را خلع سلاح میکند و بعد از آن مشتریان را گروگان میگیرد. او این کارها را انجام میدهد تا مسئولین فکری برای سفر عباس بکنند.
بعدازاین اتفاق آژانس توسط نیروی انتظامی محاصره میشود و در همین زمان اصغر یکی دیگر از همرزمان این دو رزمنده به آن دو میپیوندد.
سپس احمد یکی از دوستانشان همراه فردی به نام سلحشور بهعنوان نمایندگان نیروی امنیتی وارد آژانس شدند و درخواست همکاری به کاظم دادند.
کاظم قبول نکرد و بعد آن به دلایلی چند گروگان آزاد کرد و به آنها فرصت داد تا 6 صبح فردا اتومبیلی برای خودش و عباس فراهم کنند.
در همین میان کاظم با پسر و همسرش که پشت در آژانس به دیدنش آمده بودند گفتوگو میکند. کاظم تا صبح بیدار میماند و برای همسرش فاطمه یادداشت مینویسد.
ساعت 6 میشود و اتومبیلی نمی آید و کاظم به نشانه اعتراض رییس آژانس را به عنوان اولین قربانی انتخاب کرده و صحنه کشتن او را صحنه سازی میکند.
بعد از آن خودرو میرسد و مأموران وارد آژانس میشوند و متأسفانه راننده سوئیچ ندارد و در همین حال گروگانها آزاد میشوند و از دست اصغر که اسلحه خالی داشت کاری برنمیآید.
بعد از اتمام همه چیز یکدفعه احمد با بالگرد سر میرسد و با کمک مسئولان ردهبالا عباس و کاظم را به فرودگاه میرساند. هنوز هواپیما از مرز هوایی خارج نشده بود که عباس از دنیا رفت.