آیا افزایش تعداد کودکان کار منجر به افزایش کودک همسری می شود؟
چکیده : معمولا کودک کار از قشر ضعیف جامعه است و در بسیاری از مواقع مخصوصا اگر دختر باشد به ناچار به ازدواج باید تن دهد.
مسئله مربوط به کودکان کار، موضوعی حساس و مهم است که بایستی بیش از این ها به آن پرداخته شود. کودکانی که به دلایل مختلف در سنین کم ناچار به انجام کارهای طاقت فرسا و نامناسب بوده و در جامعه، جایگاهی متزلزل و ناراحت کننده دارند. این کودکان در بستر اجتماع با خطرات و چالش های زیادی مواجه هستند و با مشکلاتی همچون کودک همسری یا ازدواج کودکان دست و پنجه نرم می کنند. به دلیل مسائل مهمی که در دل این موضوع پنهان شده اند برآن شدیم تا به صورت اختصاصی در رابطه با موضوع کودک کار صحبت کرده و ارتباط آن را با مقوله کودک همسری مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
کودک کار کیست و چه ویژگی هایی دارد؟
جامعه برای طبقه بندی کردن اقشار مختلف از عناوین و اصطلاحات متفاوتی استفاده می کند. یکی از این دسته بندی ها مربوط به جامعه کودکان کار می شود. کودکان کار بخشی از جامعه را تشکیل می دهند که بنا به دلایل مختلف تن به کارهای سخت و طاقت فرسا می دهند. کارهایی که تناسبی با سن، شرایط جسمی و روحی آن ها ندارد. از جمله مهم ترین عواملی که یک کودک را به ناچار به دایره کودکان کار پیوند می دهد موارد زیر هستند.
- فقر اقتصادی خانواده
- نداشتن سرپرست
- زندگی با افراد بد سرپرست همچون والدین معتاد
- بیماری والدین
- معلولیت والدین
- والدین زندانی
- جدایی والدین
- اجبار برخی از والدین به انجام کارهای سخت و…
مهم ترین ویژگی که در کودکان کار تقریبا به یک نسبت مشاهده می شود، نداشتن حامی مناسب برای زندگی است. این کودکان از سوی خانواده، جامعه و بزرگسالان خود پشتیبانی یا حمایت مالی چندانی دریافت نمی کنند. برخی از آن ها گاه در معرض انواع خشونت های رفتاری، جنسی و جسمی نیز قرار دارند و این می تواند شرایط زندگی را هر لحظه برای آن ها سخت تر کند. نگرانی هایی که درباره این کودکان وجود دارد تنها به مشکلات تغذیه، سلامتی و مالی آن ها ختم نمی شود. کودک کار بخش ضعیفی از جامعه است که با سوء استفاده های غیرانسانی رو به رو می شوند. اجبار به ازدواج و کودک همسری یکی از دیگر از مسائلی است که در میان این گروه به چشم می خورد.
تاثیر کودکان کار در کودک همسری
از غم انگیزترین پیامدهای بی کفایتی مسئولین و اقتصاد ناکارآمد جامعه می توان به تشکیل جامعه کودکان کار اشاره کرد. کودکان کار که ضعیف ترین و بی پناه ترین افراد اجتماع هستند در سنین کودکی تن به هرکاری می دهند و چندان دفاعی در برابر خواسته ها و سوء استفاده های نابجای والدین خود ندارند. در پی افزایش جمعیت کودکان کار، مقوله ای به اسم کودک همسری یا ازدواج کودکان رواج یافته که بسیاری از فعالان حقوق کودک را نگران و متاثر کرده است.
مقوله کودک همسری برای برخی از والدین که از بضاعت مالی کافی برخوردار نیستند به یک راه نجات تبدیل شده است. آن ها فرزندان خود را در سنین پایین و گاه پیش از رسیدن به سن بلوغ به ازدواج افراد نامناسب درآورده و از این طریق ضعف اقتصادی خود را جبران می کنند. همین مسئله به یک دغدغه اجتماعی برای فعالان عرصه کودک و نوجوان تبدیل شده است. در این شرایط این سوال پیش می آید که آیا افزایش تعداد کودکان کار منجر به افزایش کودک همسری می شود یا خیر؟
با توجه به بررسی هایی که انجام شده نمی توان این دو موضوع را نامرتبط به هم دانست. از نگاه والدینی که گاه سو مصرف مواد مخدر و یا بد سرپرست به حساب می آیند که به فرزندان خود، به چشم یک منبع درآمد نگاه می کنند و یا کودکانی که بدون سرپرست هستند بروز کودک همسری اتفاق عجیبی نیست. کودکان در سنین پایین و در شرایطی که هنوز از نظر عاطفی و عقلی به بلوغ کافی نرسیده اند به اجبار والدین متعهد به ازدواج می شوند. ازدواجی که می تواند خدشه ای بزرگ بر روح و روان آن ها باشد. اصطلاح کودک همسری بیشتر برای کودکان دختر استفاده می شود هر چند پسران کم سن و سال نیز درگیر این موضوع هستند. دخترانی که به دلایل مختلف از قبیل قرض، خرید مواد مخدر، بدهی، قاچاق، قمار و … از سمت خانواده خود به نوعی معامله شده و متحمل ازدواج اجباری می شوند.
راهکارهای کاهش کودک همسری
برای پیشگیری از گسترده شدن مسائلی همچون کودک همسری، راهکارها و اقداماتی وجود دارد که سیستم های حمایتی متعهد بسته به شرایط و موقعیت خود می توانند هریک از این راهکارها را به کار ببندند. از جمله مواردی که می توان به کمک آن ها مانع گسترش کودک همسری شد به شرح زیر هستند:
- تحصیل کردن: تحصیلات می تواند از دو طریق مانع گسترش کودک همسری یا اتفاقات ناخوشایند آن شود. کودکانی که با اراده تمام مصمم به ادامه تحصیل هستند می توانند از این طریق زمان ازدواج را به تاخیر انداخته و با خریدن زمان از تن دادن به ازدواج اجباری رهایی یابند. در روش دوم، تحصیلات و آموزش مسائل مربوط به ازدواج در مدرسه می تواند تاثیر بسزایی در افزایش آگاهی دختران و زنان داشته و دید آن ها را نسبت به این موضوع بازتر کند.
- افزایش برنامه های آموزشی و اجتماعی مختص زنان به جهت کاهش سرعت چرخه فقر. زنان با کسب آموزش های لازم درخصوص پیشگیری از بارداری، می توانند از بارداری زودهنگام جلوگیری کنند. این مسئله در کاهش تولد کودکان کار و به دنبال آن بروز کودک همسری تاثیر بسزایی دارد.
- بالا بردن سن ازدواج که هم اکنون ۱۳ سال برای دختران و ۱۵ سال برای پسران است ( با رای دادگاه صالح و رضایت جد پدری سن ازدواج می تواند تا ۹ سال نیز پایین آورده شود)
- ایجاد بستر مناسب برای فعالیت زنان در جامعه و دادن مسئولیت های کاری به آن ها برای کسب درآمد بیشتر.
- علاوه بر تمامی این موارد، نهادهای مسئول می توانند سیاست هایی جامع و ملی را در جهت کاهش کودک همسری و پیشگیری از گسترش آن اتخاذ کنند.
حقوق نقض شده کودکان کار
کودک کار همانند بسیاری از کودکان جامعه باید دارای حقوقی یکسان باشد که متاسفانه به دلیل شرایط جغرافیایی نامطلوب، شرایط اقتصادی و زندگی نامساعد، شرایط خانوادگی نابهنجار و بی توجهی های اجتماعی از آن ها محروم شده است. از جمله مهم ترین حقوق نقض شده کودک کار در جامعه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- حق انتخاب کودک: طبیعی است که کودک کار به دلیل جبر خانواده و ضعف اقتصادی توانایی و حق انتخاب در زندگی را نداشته باشد. این مهم ترین حقی است که از کودک سلب می شود. بروز کودک همسری به دلیل نداشتن حق انتخاب کودک برای ازدواج است.
- حق آموزش: شرایط مالی نامناسب خانواده قطعا یکی از مهم ترین حقوق کودک که ادامه تحصیل است را از او می گیرد.
- حق بهداشت: کودکان کار از نظر سلامت جسمی و مراقبت های بهداشتی در پایین ترین حد ممکن قرار دارند.