احد عظیم زاده کیست؟ (زندگی بزرگترین تاجر فرش ایران)
احد عظیم زاده کیست؟ بیوگرافی کامل او چیست؟
آیا میدانید بزرگترین تاجر فرش ایران کیست؟ اگر از علاقهمندان و دوستداران هنر فرش باشید احتمالاً نام این شخص به گوشتان خورده. ما در این محتوا میخواهیم به بررسی زندگی یک شخص موفق دیگر بپردازیم و ببینیم احد عظیم زاده کیست؟
بیوگرافی احد عظیم زاده
در روز دهم آذر سال ۱۳۳۶ در روستای اسفنجانِ واقع در منطقهای به نام اسکو در آذربایجان شرقی به دنیا آمد. هنگامی که هفتساله بود، پدرش را از دست داد و او مجبور شد با سن پایینش روزهای خود را با قالیبافی سپری کند و شبها درس بخواند.
احد عظیمزاده قالیها را از اسفنجان به دیگر شهرها منتقل میکرد، اما این کار سود زیادی برایش نداشت، بلکه باعث آسیبهای زیادی به کمرش میشد.
وی در دوران کودکی بهشدت به خلبانی و ثروتمند شدن علاقهمند بود، اما در نهایت مجبور شد رؤیای خلبانی خود را کنار بگذارد و با تمام تلاش به دنبال کسب درآمد بپردازد. بر اثر فشارهای مالی در جوانی، نتوانست دیپلم خود را دریافت کند، اما توانست یک کارگاه قالیبافی راهاندازی نماید.
با پسانداز سودهایی به ارزش ۱۰ و ۲۰ ریالی که از جابهجایی فرش و قالیها کسب کرده بود، توانست سرمایه خود را به ۲۰ هزار تومان برساند.
سپس ۲۰ هزار تومان دیگر از پسرعموی خود قرض گرفت و با کمک یکی از دوستانش، موفق به گرفتن وام ۶۰ هزارتومانی از بانک سرمایه شد.
در نهایت، بودجه وی به ۱۰۰ هزار تومان رسید و او با این میزان سرمایه توانست یک کارگاه کوچک قالیبافی راهاندازی کند.
احد عظیم زاده در کودکی پدر خود را از دست داده بود، این اتفاق سبب شد تا او بتواند کفالت مادر خود را بگیرد و پس از ۱۷ روز سربازی به خانه بازگردد.
عشق احد عظیمزاده به قالیبافی محدودیتی برایش نداشت، نهتنها به کار در تبریز محدود نشد، بلکه بهزودی ایدههایی برای ارتباط با کشورهای دیگر و تجارت بینالمللی به ذهنش خطور کرد.
محدودیتهای احد عظیم زاده
در دوران انقلاب اسلامی، محدودیتهایی وجود داشت که سفر را برایش دشوار میکرد. یکی از مشکلات دیگری که با آن مواجه بود، عدم تسلط به زبان خارجی بود که ارتباط گرفتن با دیگران برایش سخت میشد.
این مشکلات میتوانستند انگیزهاش را کاهش دهند، اما احد عظیمزاده تسلیم نشد و با شجاعت چمدان خود را برای سفر آماده کرد.
سفر به آلمان و شروع مسیری جدید
متأسفانه، سفر به آلمان برای احد عظیمزاده به دلیل عدم آشنایی با اصول تجارت و صادرات، به چالش کشیده شد. وی از یکی از دوستان خود که در آلمان زندگی میکرد و از گذشته با او آشنا بود، درخواست کرد تا برایش دعوتنامهای برای سفر به شهر هامبورگ در آلمان بفرستد. در هامبورگ، او سعی کرد تا با بازدید از سالنها، انبارها و نمایشگاهها، با سلایق مردم جهان اول آشنا شود.
در این سفر، متوجه شد که تاجران عربی تمام توان و سرمایه خود را برای صادرات فرش به سوئیس میگذارند. احد عظیمزاده هم بهسرعت متوجه سود بالای صادرات به کشور سوئیس شد و اولین قدمش را بهسوی شهر ژنو، پایتخت سوئیس، برداشت.
در سفر به سوئیس، با یک کارشناس فروش فرش به طور اتفاقی آشنا شد و از این دیدار، اطلاعات مهمی در مورد صادرات فرش به کشورهای سوئیس و آلمان به دست آورد. همچنین، این دیدار باعث شد تا ایده تولید فرش گرد در ذهن وی جا بیفتد.
تأسیس کارگاه جدید
در آن دوران فرشهایی با ظاهر گرد و کیفیت مناسب وجود نداشت. بعد از بازگشت از سفر به سوئیس، احد عظیمزاده تصمیم گرفت تا یک کارگاه برای بافت دستی فرشهای ابریشم با ظاهر گرد راهاندازی کند.
او یک خانه را در روستای خود اجاره کرد و با خرید ابزار و مواد اولیه بهصورت اقساط، کارگاهی راهاندازی کرد. پس از بافتن فرشهای ابریشم با ظاهر گرد، دو تاجر ایرانی مقیم آلمان را به کارگاه خود دعوت کرد.
تاجران آلمانی دعوت احد عظیمزاده را پذیرفتند و برای مشاهده فرشها به اسفنجان سفر کردند. پس از مشاهده فرشهای کارگاه، تصمیم گرفتند با او در زمینه فروش و صادرات فرش به کشور آلمان همکاری کنند.
اولین صادرات احد عظیمزاده به آلمان باعث کسب ۱۲ میلیون تومان سود شد که حاصل پسانداز ۲۰ هزار تومان قرض و ۶۰ هزار تومان وام بود.
شروع تغییرات
با پیروزی این تجارت، او به فکر تغییرات در طرحها، رنگها و نقشهای فرش در سفرهایش به کشورهای اروپایی افتاد. با کسب تجربههای فراوان در سفرهایش و آشنایی با فرهنگهای کشورهای اروپایی، احد عظیمزاده تصمیم گرفت تا بزرگترین هتل کشور را احداث کند.
این پروژه که با نام قو، الماس خاورمیانه شناخته میشد، در منطقه سلمان شهر ایران به اجرا درآمد. این پروژه شامل سه ساختمان بلند بود که هر کدام دارای کاربردهای مجزا بهعنوان مراکز تجاری، مسکونی و هتل پنجستاره بودند. هتل پنجستاره در ۳۵ طبقه و برج تجاری دارای ۴۸۶ فروشگاه احداث شد.
وطنپرستی
پروژه قو الماس خاورمیانه نماد افتخار و سرافرازی برای کشور است. احد عظیمزاده تمایلی به سرمایهگذاری خارج از کشور ندارد و تمام سرمایهاش را در ایران سرمایهگذاری میکند.
زیرا که احد عظیمزاده در کودکی پدر خود را از دست داده بود، بسیار به هموطنان خود ارتباط ویژهای دارد و تمایل دارد برای آنها فرصتی فراهم شود تا تجربه یتیمی را برایشان کاهش دهد.
به همین دلیل حدود ۱۲۰۰ کودک را زیر نظر خود قرار داده و تمام تلاشش را برای افزایش تعداد این بچهها و کمک به دستیابی به رؤیاهایشان میکند.
اقدامات خیرخواهانه عظیمزاده
احد عظیمزاده، بزرگترین صادرکننده فرش کشور که به گفته خودش تاکنون دو تندیس الماس بزرگترین بیزینس من جهان را کسب کرده است، توجه ویژهای به ایتام دارد و تمام تلاش خود را برای برآورده کردن آرزوهای کودکان بیسرپرست میکند.
با افتخار میگویم که دو سال متوالی بهعنوان خیر نمونه ایران شناخته شدهام و جزو ۱۰۰ کارآفرین برتر کشور هستم. دوست دارم به اشتغالزایی کمک کنم و همچنین راهی برای کمک به این کودکان یتیم را در پیش گیرم.
خداوند من را وسیلهای برای این کار قرار داده و پیمان بستهام که تا زندهام، هر سال ۱۰۰ بچه یتیم را به این گروه اضافه کنم. بعد از مرگم نیز تا ۱۰ سال پس از این اتفاق، هر سال ۱۰۰ بچه یتیم به این مجموعه اضافه شود و هزینه مخارجشان را از ارثم پرداخت کنند.
اگر بازماندگانم صلاحیت داشته باشند، ادامه این کار را بر عهده میگیرند. من از این اتفاقات احساس خوشحالی و خرسندی میکنم.
سقوط و برگشت در زندگی عظیمزاده
در حالی که عظیمزاده به اوج موفقیت و ثروت رسیده بود، در زندگیاش بازی جدیدی آغاز شد. سال ۱۳۷۲ به پایان رسید و او میگوید:
در سفرهایم به ایتالیا مشکلاتی پیش آمد، سوئیس، زوریخ و دبی، همه پولم را خوردند. مبلغ بسیار زیادی را از دست دادم و به وضعیت بدی رسیدم. همه میگفتند عظیمزاده تمام شده است! به حدی که به فکرم رسید باید از این به بعد به شغل دیگری فکر کنم. او دست به دامان ضامن آهو میشود و به امید کمک از امام رضا، ادامه داد. ظرف ۶ ماه، وضعیتش تغییر کرد و بهتر شد.