چگونه به خودشناسی برسیم؟ 12 راه موثر و کاربردی
انواع و فواید خودشناسی: آشنایی با سوالات و نظر یونگ در این زمینه

خودشناسی حالتی از شناخت خود است که در مباحث روانشناسی، فلسفی و دین اسلام مطرح است. در این مقاله قصد داریم به توضیح خودشناسی در هر باب بپردازیم. همچنین خواهیم گفت که چگونه میتوانیم به راههای درستی برای خودشناسی دست پیدا کنیم. پس با این مقاله جوان ایرانی همراه باشید.
خودشناسی چیست؟
در فلسفه، «خودشناسی» معمولاً به شناخت حالات ذهنی خود اشاره دارد – یعنی به آنچه که شخص احساس میکند یا میاندیشد، یا به چه چیزی اعتقاد دارد یا میخواهد. حداقل از زمان دکارت، اکثر فیلسوفان بر این باور بودند که خودشناسی به طور قابلتوجهی با دانش ما از جهان خارج (که شامل دانش ما از حالات ذهنی دیگران نیز میشود) متفاوت است. اما توافق اندکی در مورد آنچه دقیقاً خودشناسی را از دانش در قلمروهای دیگر متمایز میکند وجود دارد. تا حدی به دلیل این اختلافنظر، فیلسوفان گزارشهای متفاوت در مورد چگونگی دستیابی ما به خودشناسی و وضعیت معرفتی آن را تأیید کردهاند. این گزارشها پیامدهای مهمی برای طیف وسیعی از مسائل در معرفتشناسی، فلسفه ذهن و روانشناسی اخلاقی دارند.
راههای خودشناسی چیست؟
بدون خودآگاهی نمیتوانید رهبر خوبی باشید. این موضوع در ریشه شخصیت قوی قرار دارد و به ما توانایی رهبری با احساس هدف، اصالت، گشادهرویی و اعتماد را میدهد. موفقیتها و شکستهای ما را توضیح میدهد و با درک بهتر خودمان، خودآگاهی به ما این امکان را میدهد تا بهتر بفهمیم چه چیزی از دیگران بیشتر نیاز داریم تا کمبودهای خود را در رهبری تکمیل کنیم.
پس سؤال این است که چگونه میتوانیم آن را بیشتر پرورش دهیم و توسعه دهیم. راههای زیادی برای انجام این کار وجود دارد. در زیر به طور خلاصه چند مورد را بیان میکنیم؛
✔ برای خودشناسی، عینی به خودتان نگاه کنید!
تلاش برای اینکه خود را آنگونه که واقعاً هستید ببینید میتواند فرآیند بسیار دشواری باشد، اما اگر تلاش درستی انجام دهید، شناخت خودِ واقعی میتواند بسیار مفید باشد. وقتی بتوانید خود را عینی ببینید، میتوانید یاد بگیرید که چگونه خود را بپذیرید و راههایی برای بهبود خود در آینده بیابید.
بنابراین، یک راه آسان برای شروع این کار چیست؟
- سعی کنید درک فعلی خود را با نوشتن ادراکات خود شناسایی کنید. این ممکن است چیزهایی باشد که فکر میکنید در انجام آنها خوب هستید یا باید آنها را بهبود ببخشید. نکته کلیدی در اینجا این است که بفهمید چه چیزی شما را وادار میکند، اما نگران مقایسه خود با دیگران نباشید.
- به چیزهایی که به آنها افتخار میکنید یا هر دستاوردی که واقعاً در طول زندگی شما برجسته است فکر کنید.
- به دوران کودکی خود و آنچه در آن زمان شما را خوشحال میکرد فکر کنید. چه چیزی تغییر کرده و چه چیزی ثابت مانده است؟ دلایل تغییرات چیست؟
- دیگران را تشویق کنید تا در مورد احساسی که نسبت به شما دارند با شما صادق باشند و آنچه را که میگویند بپذیرید.
در پایان، دیدگاه جدیدی نسبت به خود و زندگی خود دست پیدا خواهید کرد.
✔ برای خودشناسی، دفتر خاطراتی برای خود داشته باشید!
شما میتوانید در مورد هر چیزی در دفتر خاطرات خود بنویسید، حتی اگر به اهداف شما مرتبط نباشد. ثبت افکار خود بر روی کاغذ به رهایی ذهن شما از آن ایدهها کمک میکند و آن را پاک میکند تا فضایی برای اطلاعات و ایدههای جدید ایجاد شود.
هر شب مدتی را به نوشتن در دفتر خاطرات خود در مورد افکار و احساسات خود و موفقیتها و شکستهای روزانه خود اختصاص دهید. این به شما کمک میکند تا در موفقیتهای خود رشد کنید و پیشرفت کنید.
همانطور که خود را بازتاب میکنید، کمی وقت بگذارید و به این فکر کنید که در رهبری چگونه هستید و افرادی که زیر نظر شما کار میکنند احتمالاً چگونه به شما نگاه میکنند. به این فکر کنید که برای کمک به دیگران چه کاری انجام میدهید، و اگر ممکن است بیشتر انجام دهید. ارزشهای شما چیست و در حال حاضر چه چیزی برای شما مهم است؟
همه این سؤالات خود انعکاسی به شما کمک میکند تا ایده بهتری در مورد اینکه چه کسی هستید و در حال حاضر از زندگی چه میخواهید پیدا کنید.
✔ برای خودشناسی، اهداف، برنامهها و اولویتهای خود را یادداشت کنید!
اهداف خود را طوری برنامهریزی کنید که از ایدهها به یک فرایند گامبهگام تبدیل شوند. هدف بزرگتر خود را به اهداف کوچک تقسیم کنید تا کمتر طاقتفرسا به نظر برسد، و به طور مستقیم با آن مقابله کنید.
✔ برای خودشناسی، خود انعکاسی روزانه را انجام دهید!
برای اینکه خودآگاهی داشته باشید باید خود انعکاسی انجام دهید. این مستلزم اختصاص زمانی است. امیدوارم هر روز، صادقانه به خود بهعنوان یک فرد و یک رهبر نگاه کنید. متعهد شدن به این عمل میتواند به بهبود شما کمک کند.
ازآنجاییکه بازتاب خود به زمان نیاز دارد، با اختصاص فقط ۱۵ دقیقه در روز شروع کنید. تأمل در خود زمانی بیشترین تأثیر را دارد که از یک دفترچه یادداشت استفاده کنید و افکار خود را یادداشت کنید. همچنین بهتر است یک مکان آرام برای فکرکردن پیدا کنید.
✔ برای خودشناسی، مدیتیشن و سایر عادات ذهنآگاهی را تمرین کنید!
مدیتیشن تمرینی برای بهبود آگاهی ذهنی شما است. بیشتر انواع مدیتیشن بر نفس، تمرکز میکنند.
در طول مدیتیشن خود، ممکن است در مورد برخی از سؤالات خاص فکر کنید.
- هدفِ من در زندگی چیست؟
- چهکارهایی انجام میدهم که به اهدافم نزدیکتر شوم؟
- چه کاری انجام میدهم که مانع موفقیتم میشود؟
- چگونه میتوانم روند خود را برای بهبود خودم تغییر دهم؟
یکی از رایجترین اشکال مدیتیشن که ممکن است انجام دهید، ناشی از انجام کارهای روزمره است که به شما احساس آرامش درمانی میدهد و به شما امکان میدهد بر لحظه حال تمرکز کنید، مانند شستن ظروف، دویدن و رفتن به پارک و غیره.
✔ برای خودشناسی، تستهای شخصیت شناسی و روانسنجی انجام دهید!
بهتر است تستهای شخصیتی و روانسنجی را انجام دهید تا بفهمید چه ویژگیهایی دارید. برخی از تستهای محبوب که باهدف افزایش خودآگاهی انجام میشوند عبارتاند از آزمون مایرز – بریگز و شاخص پیشبینیکننده.
هیچ پاسخ درست یا غلطی برای این تستها وجود ندارد. در عوض، آنها پاسخدهندگان را وادار میکنند تا درباره مجموعهای از صفات یا ویژگیهایی فکر کنند که آنها را از نزدیک نسبت به افراد دیگر توصیف میکند.
برای خودشناسی، از دوستانِ قابلِ اعتمادِ خود بخواهید که شما را توصیف کنند!
چگونه باید بدانیم دیگران در مورد ما چه فکری میکنند؟ ما باید به بازخورد همسالان و مربیان خود گوش دهیم و به آنها اجازه دهیم نقش یک آینه صادق را بازی کنند. وقتی به دنبال دیدگاههای باز، صادقانه، انتقادی و عینی هستید، به دوستان خود بگویید. به دوستان خود اجازه دهید درحالیکه دیدگاهی غیررسمی و درعینحال صادقانه به شما ارائه میدهند احساس امنیت کنند.
مطمئن شوید که دوستانتان میدانند که این کار را برای کمک به شما انجام میدهند، نه برای آسیب رساندن به شما. همچنین، اگر احساس میکنید برای درک کامل بهوضوح بیشتری نیاز دارید، در مورد موضوعاتی که آنها مطرح میکنند، بهراحتی سؤال کنید.
✔ برای خودشناسی، در محل کار خود از همکارانتان بازخورد بخواهید!
علاوه بر مشورت با دوستان و خانواده، از فرایند رسمیتری در محل کار برای دریافت بازخورد استفاده کنید. اگر شرکت شما روشی ساختاریافته برای انجام این کار ارائه نمیدهد، سعی کنید آن را پیادهسازی کنید. بهشرط اینکه سازنده و بهخوبی انجام شود، داشتن گزینهای برای بازخورد رسمی به ما این امکان را میدهد تا نقاط قوت و ضعف خود را بازتاب دهیم.
برای داشتن یک سیستم بازخورد رسمی مؤثر در کار، به یک فرایند مناسب و یک مدیر کارآمد نیاز دارید. هنگامی که فرایند بازخورد به پایان رسید، مهم است که با نوشتن نکات اصلی خود در مورد آن فکر کنید. نقاط قوت و ضعف غافلگیرکنندهای را که قبلاً نمیدانستید دارید را یادداشت کنید.
✔ برای خودشناسی، به آنچه در مورد دیگران شما را آزار میدهد توجه کنید!
اغلب چیزهایی که بیشتر ما را در دیگران آزار میدهند، بازتابی از کیفیتی است که ما در خوددوست نداریم. برای مثال اگر شما با دیدن دروغ گفتن دیگران بسیار ناراحت و خشمگین میشوید، ممکن است نشانه این موضوع باشد که شما از دروغ گفتن در ارتباطات روزانه خود خودداری میکنید؛ بنابراین، هر زمان که شخصی کاری انجام میدهد که به نظر میرسد به طور خاص شما را آزار میدهد یا عصبانی میکند، از خود بپرسید:
آیا این موضوع میتواند بازتاب چیزی در من باشد که من آن را دوست ندارم؟
✔ برای خودشناسی، به یک مسافرت کوتاه بروید!
مکانهای جدید و محیطهای عجیب ما را از روتینهای زندگیمان خارج میکنند و ما را مجبور میکنند که خودآگاهتر باشیم.
سفرهای کوچک ایده سادهای است که ما هنوز هم میتوانیم سفر کنیم.
برای مثال، اگر در یک شهر بزرگ یا منطقه شهری زندگی میکنید، احتمالاً با محله، مرکز شهر و شاید چند نقطه دیگر آشنا هستید. اما احتمالاً محلههای زیادی وجود دارند که به آنجا نرفتهاید. این فرصتی برای سفرهای کوچک است.
اگر بتوانید ایده خود را در مورد معنای سفر گسترش دهید تا مکانهای محلی یا نزدیک را که هنوز ناآشنا هستند در بر بگیرد، میتوانید از بسیاری از مزایای سفر – از جمله افزایش خودآگاهی – بهرهمند شوید.
✔ برای خودشناسی، مهارت جدیدی بیاموزید!
درست همانطور که سفر ما را مجبور میکند با قرارگرفتن در موقعیتهای بدیع، خودآگاهتر شویم، یادگیری چیزهای جدید با وادار کردن ما به تفکر و عمل به روشهای بدیع، خودآگاهی را افزایش میدهد.
به عنوان بزرگسال، همه ما تا حد زیادی در مسیر خود قرار می گیریم، زیرا در نهایت کارهای مشابه را بارها و بارها انجام میدهیم. و در حالی که این منجر به نوع خاصی از آسایش می شود، تنگ نظری را نیز تقویت می کند.
وقتی تنها کارهایی که انجام میدهید کارهایی هستند که قبلاً در آن مهارت دارید، بهراحتی میتوانید در یک احساس امنیت کاذب غرق شوید.
پادزهر آن چیزی است که گاهی به آن ذهن مبتدی میگویند. ایده پشت ذهن مبتدیان این است که برای یادگیری چیزهای جدید، ذهن باید انعطافپذیر باشد و چیزها را تازه ببیند – مانند یک کودک.
این بدان معناست که اگر میخواهید انعطافپذیری و طراوت را در درون خود و شیوهای که به چیزها میبینید (خودآگاهی) پرورش دهید، باید برای مبتدی بودن تلاش کنید و یکی از بهترین راهها برای انجام این کار، یادگیری یک مهارت جدید است.
✔ برای خودشناسی، کریپتونیت عاطفی خود را شناسایی کنید!
کریپتونیت عاطفی به زبان ساده احساسی است که ما بیشتر از همه از آن میترسیم. در واقع به دلیل تنفر و ترس از آن احساس تلاش میکنیم آن را بهگونهای دور نگه داریم. حال مشکل این است که ترس از یک احساس ممکن است ما را به سمت هر کاری سوق دهد. درواقع فرد تمایل پیدا میکند که برای اجتناب از آن احساس دست به هر کاری بزند که این موضوع میتواند در درازمدت منجر به عواقب بسیار منفی شود. (مثلاً سوءمصرف مواد).
بهطورکلی مدتی طول میکشد تا خودآگاهی خود را افزایش دهید و خودتان را بهتر بشناسید. حتی میتواند سالها طول بکشد. اما در مجموع ایجاد عادات کاری لازم برای کمک به خودآگاهی بیشتر میتواند تأثیر مثبتی بر دیگر جنبههای زندگی شما، بهویژه روابط بینفردی و درونفردی شما داشته باشد.
انواع خودشناسی
تحلیلی که در اینجا ارائه میشود، انواع مختلفی از اطلاعات خود تعیینکننده را متمایز میکند که هرکدام جنبه متفاوتی از خود را ایجاد میکنند. این جنبهها آنقدر متمایز هستند که اساساً خودهای متفاوتی هستند: آنها در منشأ و تاریخچههای تکوینی، در آنچه ما درباره آنها میدانیم، در آسیبشناسیهایی که در معرض آنها قرار میگیرند، و در نحوه مشارکت آنها در تجربه اجتماعی بشر با هم تفاوت دارند.
- خود بوم شناختی: خودی است که باتوجهبه محیط فیزیکی درک میشود. من فردی هستم که در اینجا در این مکان، درگیر این فعالیت خاص هستم.
- خود بین فردی: که از همان دوران طفولیت ظاهر میشود. درست مانند خود بوم شناختی، توسط سیگنالهای ارتباط و ارتباط عاطفی خاص گونه مشخص میشود. من شخصی هستم که در اینجا درگیر این تبادل انسانی خاص هستم.
- خود گسترش یافته: اساساً بر اساس خاطرات و پیش بینیهای شخصی ما است. من فردی هستم که تجربیات خاصی داشتهام و به طور منظم درگیر روالهای خاص و آشنا هستم.
- خود خصوصی: زمانی ظاهر میشود که کودکان برای اولینبار متوجه میشوند که برخی از تجربیات آنها مستقیماً با افراد دیگر به اشتراک گذاشته نمیشود. در اصل من تنها کسی هستم که میتوانم این درد منحصربهفرد و خاص را احساس کنم.
- خود مفهومی یا «خودپنداره»: معنای خود را از شبکه مفروضات و نظریههایی که در آن گنجانده شده است، میگیرد. درست مانند سایر مفاهیم. برخی از این نظریهها به نقشهای اجتماعی (شوهر، استاد، مادر) مربوط میشوند، برخی موجودات درونی کموبیش فرضی (روح، ضمیر ناخودآگاه، انرژی ذهنی، مغز، کبد) را فرض میکنند و برخی نیز ابعاد اجتماعی مهمی از تفاوت را ایجاد میکنند. (هوش، جذابیت، ثروت).
فواید خودشناسی
- خودشناسی برای عملکرد سالم ضروری است زیرا شناخت خوبِ خود منجر به تصمیمگیری واقعبینانه دررابطهبا جنبههای کلیدی زندگی فرد میشود.
- افرادی که خود را دقیق نمیبینند، احتمالاً زندگی خود را به هم میریزند.
- جنبههای کلیدی در معرض خطر به دلیل عدم شناخت خود شامل انتخاب شریک زندگی، تحصیلات و انتخابهای شغلی و مکان و نحوه زندگی است.
- نقص در خودشناسی منجر به برآورد بیش از حد نقاط قوت ذهنی میشود که میتواند باعث رضایت کمتر از زندگی و عملکرد تحصیلی ضعیف شود.
- شافنر (2020) پنج دلیل را بیان میکند که خودشناسی برای رشد روانی ضروری است.
- میل به یادگیری و معنا بخشیدن به تجربیات را ارضا میکند.
- ما را از هوسهای غیرمنطقی ناخودآگاهمان رها میکند.
- بهجای واکنشپذیری، پاسخهای پیشگیرانه را تسهیل میکند.
- این اولین قدم ضروری برای تغییر مثبت است.
مزایای دیگر خودشناسی عبارتاند از؛ ناامیدی کمتر از کار، ناامنی و حسادت کمتر و استرس کمتر در مورد پول. علاوه بر این، ما توانایی پذیرش مسئولیت احساسات خود را به دست میآوریم و همدلی و شفقت بیشتری داریم.
در نهایت، خودشناسی به شکلگیری درک ما از دیگران کمک میکند و بهعنوان یک نقطه مرجع برای ارزیابی دیگران استفاده میشود.
خودشناسی در روانشناسی
خودشناسی در روانشناسی عبارت است از “اطلاعات واقعی که فرد در مورد خود دارد”. این شامل اطلاعاتی در مورد وضعیت عاطفی، ویژگیهای شخصیتی، روابط، الگوهای رفتاری، نظرات، باورها، ارزشها، نیازها، اهداف، ترجیحات و هویت اجتماعی ما است.
خودشناسی ناشی از فرایندهای خود انعکاسی و اجتماعی است.
بااینحال، خودشناسی صرفاً از دروننگری ناشی نمیشود. به گفته براون، پنج منبع وجود دارد که به مخزن خودشناسی کمک میکند.
- دنیای فیزیکی
این دسته از اطلاعات به اطلاعات فیزیکی مانند قد، وزن و رنگ چشم محدود میشود.
- مقایسههای اجتماعی
این منبع خودشناسی زمانی اتفاق میافتد که خودمان را با دیگران مقایسه کنیم. زیرمجموعهها شامل مقایسههای صعودی و نزولی است که در آنها به ترتیب خود را با فردی بهتر و بدتر مقایسه میکنیم.
- ارزیابیهای منعکس شده
این منبع خودشناسی از ارزیابی دیگران از ما سرچشمه میگیرد. این اصطلاح بیانگر این واقعیت است که ما خود را از چشمان دیگران منعکس میکنیم.
- دروننگری
این منبع خودشناسی از طریق مشاهده درونی افکار، احساسات، انگیزهها و خواستهها به دست میآید. دروننگری با خودشناسی درهمتنیده شده و به طور یکپارچه با آن مرتبط است.
- ادراک از خود
در این دسته از خودشناسی، ما از طریق مشاهده و بررسی رفتار خود، خود را میآموزیم.
همچنین شافنر دارای دو منبع اضافی برای خودشناسی است:
- رویکردهای سبک CBT
منبع دیگری از خودشناسی ناشی از تحلیل منطقی فرایندهای تفکر منفی ما از طریق رویکردهای مشابه و شامل درمان شناختی – رفتاری (CBT) است.
- تکنیکهای ذهن آگاهی
تکنیکهای مبتنی بر ذهنآگاهی به ما کمک میکنند تا مهارتهای هوش هیجانی خود را ارزیابی و تقویت کرده و خودشناسی ایجاد کنیم.
در مجموع، خودشناسی از طریق ترکیبی از دنیای فیزیکی، اجتماعی و روانی به دست میآید.
خودشناسی در مقابل خودآگاهی
در بخشهای قبل به توضیح اینکه خودشناسی چیست پرداختیم. حال میخواهیم بدانیم که خودشناسی با خودآگاهی چه تفاوتی دارد.
خودشناسی به اطلاعاتی در مورد تمایلات ذهنی، مانند وضعیت عاطفی، ویژگیهای شخصیتی و الگوهای رفتاری ما اشاره دارد. روانشناسان خودآگاهی را پلهای در مسیر خودشناسی میدانند.
گولمن بیان میکند که در خودآگاهی، ذهن تجربیات و احساسات مربوطه را بررسی میکند. این بررسی میتواند هم غیر واکنشی و هم بدون قضاوت باشد. گولمن مفهوم خودآگاهی را با تعریف آن بهعنوان “آگاه بودن از خلقوخو و افکارمان در مورد آن خلقوخو” بیان میکند. برخی از مزایای خودآگاهی شامل افزایش هوش هیجانی، همدلی و مهارتهای گوشدادن است. همدلی قوی و مهارتهای گوشدادن در برقراری ارتباط و ایجاد روابط بینفردی قوی و غنی میباشد. علاوه بر این، خودآگاهی تفکر انتقادی و تصمیمگیری را تقویت میکند. اینها مهارتهایی هستند که اغلب با رهبران مؤثر مرتبط هستند.
برای اطلاع از خودآگاهی و روشهای کسب مهمترین مهارتهای زندگی، مقاله زیر را مطالعه کنید:
خودشناسی به روش یونگ
کارل گوستاو یونگ روانپزشک و نظریهپرداز سوئیسی بود. او در سال 1875 میلادی متولد و در سال 1961 میلادی درگذشت. برای درک خودشناسی با روش یونگ ابتدا لازم است با مفاهیم اصلی نظریههای او آشنا شوید.
مفاهیم خودشناسی یونگ – تئوری لیبیدو
اصطلاح جالبی که در زبان فارسی برای معادل کلمه «لیبیدو» وجود دارد «زیست مایه» است. فروید معتقد بود که لیبیدو یا زیست مایه عبارت از انرژی روانی – جنسی است. به این نیرو شهوت نیز گفته میشود و کلاً از دیدگاه فروید، معنای جنسی دارد.
اما یونگ، لیبیدو را محدود به غرایز جنسی نمیداند و آن را نوعی غریزة عمومی زندگی مینامد. به نظر میرسد که یونگ ارزش هر چیزی را از میزان لیبیدویی که به آن اختصاص داده میشود تعیین میکند. به همین دلیل، در روانشناسی تحلیلی یونگ آن تعداد از اجزا و عناصر شخصیتی که در آنها انرژی لیبیدوییِ بیشتر سرمایهگذاری شده باشد، ارزش بیشتری دارند.
خودشناسی یونگ – آرکی تایپ
یکی دیگر از اساسیترین مفاهیم ابداع شده توسط کارل گوستاو یونگ، مفهوم «آرکی تایپ» است که در زبان فارسی، «آرکتایپ» نیز نوشته میشود. این اصطلاح در فارسی معنای «کهن الگو» میدهد.
جالب است بدانید که اشتباهی که بیشتر افراد و علاقهمندان به مباحث خودشناسی یونگ مرتکب میشوند این است که معنای این واژه را در تمامی زمینهها از جمله روانشناسی، ادبیات، جامعهشناسی و غیره یکی میدانند؛ درحالیکه واقعاً اینطور نیست و آرکی تایپ در هریک از موضوعها میتواند معنای متفاوتی داشته باشد.
در مجموع یونگ معتقد است که فقط وقتی به درون قلب خود مینگریم، بیدار شده و چشماندازی واضح و روشن خواهیم داشت. از نظر او کسانی که فقط به بیرون خود مینگرند به خواب غفلت فرو میروند.
خودشناسی یونگ – آنیما و آنیموس
ونگ اصطلاح «نقاب» را برای دیدگاه بیرونی شخصیت به کار برد که عبارت است از آنچه از خود به دنیای بیرون نشان میدهیم. از نظر یونگ تمامی انسانها علاوه بر دیدگاه بیرونی شخصیتشان، دیدگاهی درونی نیز دارند که در مسیر دنیای ناخودآگاه قرار دارد. یونگ برای توضیح و تشخیص جنبه ناخودآگاهِ زنانه شخصیت مردان از واژه «آنیما» استفاده کرد و همچنین برای بیان جنبه مردانه شخصیت زنان، کلمة «آنیموس» را به کار برد.
خودشناسی یونگ – سایه
یونگ بخش و جنبه حیوانی شخصیت انسانها را با نام «سایه» یاد میکند. به زبان سادهتر سایه، امیال و خواستههای ممنوع و سرکوب شده ما انسانها است که در ناخودآگاهمان قرار دارد. این امیال میتواند در طی زمانهای طولانی در ذهن و زندگی فرد به وجود آید.
بهترین کتاب های خودشناسی
در ادامه به معرفی بهترین و ارزشمندترین کتابها در زمینه خودشناسی میپردازیم. امید است که با خواندن این کتابها گامی مؤثر در زمینه خودشناسی خود بردارید.
- کتاب هنر و علم خودشناسی اثر پیتر هالینز
- کتاب موهبت کامل نبودن اثر برنه براون
- کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جانت اس. کلوسکو
- کتاب خودت را به فنا نده اثر گریجان بیشاپ
- کتاب خودشناسی اثر آلن دوباتن
- کتاب ارزش خود را بدانید اثر جول اوستین
- کتاب کمیاگر اثر پائولو کوئیلو
- کتاب خودت باش دختر اثر ریچل هالیس
- کتاب زندگیتان را با افکار خودتان خلق کنید اثر وین دایر
- کتاب تخت خوابت را مرتب کن اثر ویلیام اچ مک ریون
- کتاب خودشناسی به روش یونگ اثر مایکل دانیلز
- کتاب آزمون خودشناسی بانوان اثر جی شینودا بولن
- کتاب هنر و علم خودشناسی اثر پیتر هالینز
- کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد اثر آلبرت الیس و آرتور لانگ
سخن آخر
بهطورکلی خودشناسی حالتی از شناخت خود است که در مباحث روانشناسی، فلسفی و دین اسلام مطرح است. در این مقاله به بعضی از راههای خودشناسی همچون؛ انجام مدیتیشن، نوشتن خاطرات روزانه، انجام تستهای خودشناسی، یادگیری مهارت جدید و گرفتن بازخورد از دوستان و همکاران اشاره شد. همچنین بیان کردیم که خودشناسی انواع مختلفی دارد.
در این مقاله، چندین مزیت و توجیه برای دستیابی به خودشناسی را موردبحث قرار دادیم. خودشناسی برای رشد شخصی، تصمیمگیری و ارزیابی دقیق خود ضروری است. این برعکس جهل است و به ما کمک میکند تا تجربیات خود را درک کنیم. مهمتر از همه، خودشناسی یک ابزار ضروری برای کمک به فرآیند تغییر است. تغییر سخت است و نیاز به اراده و شجاعت دارد. ما انسانها مدت زیادی از زندگی را صرف اجتناب از درد و ناراحتی مرتبط با تغییر میکنیم.
سفر برای بهدستآوردن خودشناسی به دنبال این است که ما را از منطقه راحتی خود دور کند تا جنبههایی از خودمان را که معمولاً نادیده گرفته شده یا از آنها اجتناب میشود را کشف کنیم.
اگر سؤال و یا تجربهای از خودشناسی و راههای آن دارید، میتوانید در بخش نظرات پیام خود را ثبت کنید.
مقاله خیلی خوبی بود. خیلی ممنون.موفق باشید