هوا امشب هوای توست اگر باران ببارد
دعا کردم برای تو شبم پایان ندارد
به شب گفتم نگارم کو
چرا با من سر یاری ندارد
صدا آمد که دیوانه تو یارت قید دلداری ندارد
بی قرارم ای نگارم تو کجایی خبر ندارم
پرسه های بی امانم در خیابان ثمر ندارد
گفتی جانا دیوانگی کن خطر ندارد
پس کجایی این دیوانه از تو خبر ندارد
ببار ای باران
باران که آمد من را خبر کن
تا اوج رویا با من سفر کن
مثل همیشه عاشق شو و باز
مثل همیشه از من گذر کن
بی قرارم ای نگارم تو کجایی خبر ندارم
پرسه های بی امانم در خیابان ثمر ندارد