معنی کلمه آشپز به انگلیسی همراه چند مثال
معنی کلمه آشپز به انگلیسی چیست؟ ۱۰ مثال کاربردی
معنی کلمه “آشپز” به انگلیسی “chef” است. در زیر برای شما چند مثال با کلمه ی آشپز برای شما آماده کرده ایم.
1. The chef prepared a delicious meal for the guests.
آشپز برای میهمانان یک وعده غذای خوشمزه آماده کرد.
2. The aspiring chef enrolled in culinary school to pursue his passion.
آشپز علاقهمند به پیگیری شغلی خود در دانشکده آشپزی ثبت نام کرد.
3. The restaurant hired a new chef to revamp their menu.
رستوران یک آشپز جدید استخدام کرد تا منوی خود را بازنگری کند.
4. The chef’s signature dish was a hit among the diners.
غذای امضای آشپز در میان میهمانان بسیار مورد توجه قرار گرفت.
5. The chef demonstrated his knife skills during the cooking demonstration.
آشپز در طول نمایش آشپزی مهارتهای خود را با چاقو نشان داد.
6. The celebrity chef opened a new restaurant in the city.
آشپز مشهور یک رستوران جدید در شهر باز کرد.
7. The chef carefully selected fresh ingredients for the dish.
آشپز برای غذا انتخاب کردن مواد تازه به دقت اقدام کرد.
8. The pastry chef created a stunning cake for the wedding reception.
آشپز شیرینیپز یک کیک شگفتانگیز برای مراسم عروسی طراحی کرد.
9. The chef’s creativity and innovation were evident in his unique recipes.
خلاقیت و نوآوری آشپز در دستور العملهای منحصر به فردش مشهود بود.
10. The chef’s culinary expertise earned him several accolades and awards.
تخصص آشپز به او چندین جایزه و پاداش داد.