معنی کلمه وکیل به انگلیسی همراه چند مثال
معنی کلمه وکیل به انگلیسی چیست؟ (۱۰ مثال کاربردی)

معنی کلمه “وکیل” به انگلیسی “lawyer” است. در زیر برای شما چند مثال با کلمه ی وکیل برای شما آماده کرده ایم.
1. I hired a lawyer to help me with my legal case.
من یک وکیل استخدام کردم تا به من در پرونده حقوقی کمک کند.
2. The defense lawyer presented strong evidence in court.
وکیل دفاع شواهد قوی را در دادگاه ارائه کرد.
3. She works as a corporate lawyer for a prestigious law firm.
او به عنوان یک وکیل شرکتی برای یک شرکت حقوقی معتبر کار می کند.
4. The lawyer advised her client to plead guilty.
وکیل به موکل خود توصیه کرد که گناه را اقرار کند.
5. The lawyer argued passionately for her client’s innocence.
وکیل با اشتیاق برای بی گناهی موکل خود دفاع کرد.
6. He consulted with his lawyer before signing the contract.
او قبل از امضای قرارداد با وکیل خود مشورت کرد.
7. The lawyer specializes in family law and handles divorce cases.
وکیل در حوزه حقوق خانواده تخصص دارد و پرونده های طلاق را رسیدگی می کند.
8. The lawyer requested a recess to review new evidence.
وکیل درخواست تعطیلی را برای بررسی شواهد جدید کرد.
9. The lawyer negotiated a settlement on behalf of his client.
وکیل به نمایندگی از موکل خود یک تسویه را مذاکره کرد.
10. The lawyer provided legal advice to the defendant throughout the trial.
وکیل در طول دادگاه مشورت حقوقی به متهم ارائه داد.