خالد اسلامبولی کیست؟ زندگی و نقش او در ترور انور سادات
سرنوشت خالد اسلامبولی: از افسر ارتش مصر تا اعدام به جرم ترور

آیا میدانید خالد اسلامبولی کیست؟ خالد اسلامبولی نامی است که با ترور انورسادات، رئیسجمهور وقت مصر در ۶ اکتبر ۱۹۸۱ گره خورده است.
این افسر ارتش مصر با انجام عملیاتی مرگبار، نهتنها یکی از مهمترین شخصیتهای سیاسی قرن بیستم در جهان عرب را از میان برداشت، بلکه تحولی بنیادین در فضای سیاسی و امنیتی خاورمیانه به وجود آورد. به نظرتان چه انگیزههایی داشت؟ پیامدهای کار او چه بود؟
بیوگرافی خالد اسلامبولی
خالد احمد شوقی اسلامبولی در سال ۱۹۵۵ میلادی (۱۳۳۴ خورشیدی) در شهر ملوی واقع در استان المنیا، در جنوب مصر متولد شد.
خانواده او از طبقه متوسط و مذهبی جامعه مصر بودند. پدرش قاضی دادگستری بود و فضای خانوادگی آنان در نوعی تربیت اسلامی و سنتی ریشه داشت.
برادر او، محمد اسلامبولی، نیز بعدها در جریانهای اسلامگرای رادیکال فعال شد. خالد از کودکی فردی جدی، منظم و متعهد بود و مسیر زندگیاش او را به ارتش مصر کشاند.
اسلامبولی در دانشکده افسری مصر تحصیل کرد و با درجه افسری به ارتش پیوست. او در نهایت بهعنوان ستوان اول در واحد توپخانه ارتش مصر مشغول خدمت شد. این موقعیت به او امکان داد در مراسم رژه نیروهای مسلح که هر ساله در سالروز جنگ برگزار میشد، شرکت کند.
در این دوره، او با برخی جریانهای اسلامگرای رادیکال، بهویژه گروه الجهاد الاسلامی آشنا شد که به دنبال سرنگونی نظام سکولار مصر و استقرار حکومت اسلامی بودند.
حضور در مشکلات سیاسی و اجتماعی
پس از پیروزی نسبی مصر در جنگ ۱۹۷۳ (جنگ یوم کیپور یا رمضان) علیه اسرائیل، انورسادات به قهرمان ملی تبدیل شد. اما خیلی زود در روند صلح با اسرائیل که منجر به پیمان کمپدیوید در سال ۱۹۷۸ شد، بسیاری از مردم و جریانهای اسلامگرا را به مخالفت شدید با او کشاند.
انورسادات نخستین رهبر عربی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت و با آن صلح کرد. این موضوع باعث خشم بسیاری از ملتهای عرب، فلسطینیها و گروههای اسلامی شد.
در داخل مصر، احساس خیانت به آرمان فلسطین و اسلام، در دل بسیاری از مردم، بهویژه جوانان و نیروهای نظامی، جرقه زد که خالد اسلامبولی یکی از آنان بود.

گروه جهاد اسلامی و افراطگرایی
در این میان خالد اسلامبولی به گروه الجهاد الاسلامی پیوست. این گروه یک تشکیلات زیرزمینی سلفیگرا بود که با الهام از آموزههای سید قطب، خواستار براندازی دولت سکولار مصر و جایگزینی آن با حکومت اسلامی بودند.
این گروه در دهه ۱۹۷۰ رشد کرد و بسیاری از اعضای آن از بین دانشجویان، افسران و روشنفکران جوان جذب شده بودند. رهبران اصلی این گروه مانند محمد عبدالسلام فرج و ایمن الظواهری، معتقد بودند که باید ابتدا دشمن نزدیک را سرنگون کرد، نه دشمن دور.
نقشه ترور انورسادات
اسلامبولی که در رژه سالیانه ارتش در ۶ اکتبر ۱۹۸۱ حضور داشت، با همدستی سه نفر دیگر از افسران و سربازان، نقشه ترور را ریختند.
آنها موفق شدند در لباس نظامی وارد محل مراسم شوند. بهمحض عبور از جایگاه اصلی، خالد اسلامبولی و همراهانش از خودرو پیاده شده و بهسوی سادات شلیک کردند.
در جریان عملیات، علاوه بر انورسادات، چند مقام دیگر نیز کشته و زخمی شدند. سادات بلافاصله به بیمارستان منتقل شد؛ اما به دلیل شدت جراحات درگذشت. خالد اسلامبولی همان جا دستگیر شد و بلافاصله بازجوییها آغاز گردید.
اسلامبولی در دادگاه نظامی محاکمه شد. او در دفاعیات خود با افتخار از اقدامش یاد کرد و گفت: من انورسادات را بهخاطر خیانت به اسلام، بهخاطر پیمان صلح با اسرائیل و سرکوب اسلامگرایان، کشتم.
دادگاه او را به اعدام محکوم کرد. در ۱۵ آوریل ۱۹۸۲، خالد اسلامبولی توسط جوخه اعدام تیرباران شد. مرگ او به قهرمانی در چشم برخی از گروههای اسلامگرا تبدیل شد.
خیابان خالد اسلامبولی در تهران و واکنش مصر
در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی ایران، خیابانی در تهران که پیش از انقلاب به نام کاخ شناخته میشد، به خیابان خالد اسلامبولی تغییر نام یافت.
این اقدام واکنشی به صلح سادات با اسرائیل و همدردی با اسلامگرایان مصری بود. در سالهای بعد و با تلاش برای بهبود روابط دیپلماتیک ایران و مصر، این خیابان به شهید بخارایی تغییر نام داد.